جشن های ایرانیان
نوروز
گاهشمار به صورت کنونی در سال ۱۳۰۴ در ایران پدیدار گشت و سال شمسی ، سال رسمی ایرانیان قرار گرفت
یعنی گردش سال را از آغاز فرا رسیدن بهار حساب کرده و کبیسه را در هر سال قرار دادن و نوروز را که در گردش بود پا برجا و در اولین روز بهار بنا نهادن
پیش از آن در ایران در ایران ، سال و ماه قمری بنای تاریخی و آغاز سال بشمار میرفت و پس از یورش تازیان پدیده تاریخ در ایران سال هجرت قرار گرفت و به جای سال شمسی و ماههای قمری ایرانی ، سال و ماه قمری پدید آمد ولی زرتشتیان همچنان گاه شمار ساسانی رو نگهداشتند و حساب سال و ماهشان با سال و ماه شمسی بود
در سال ۱۳۰۴ بنابر قانون مصوب یازدهم فروردین آغاز سال و راست شدن بهار به گونه ای رسمی ، آغاز سال ایران اعلام شد و به جای ماههای قمری ماههای ایرانی به کار گرفته شد . شش ماه اول سال سی و یک روز و پنج ماه دوم سال سی روز و ماه پسین یا اسفند ماه را بیست و نه روز بنا نهادن مگر در سالهای کبیسه ، یعنی هر چهار سال یکبار که آن هم سی روز حساب میشود
گاهشمار به صورت کنونی در سال ۱۳۰۴ در ایران پدیدار گشت و سال شمسی ، سال رسمی ایرانیان قرار گرفت
یعنی گردش سال را از آغاز فرا رسیدن بهار حساب کرده و کبیسه را در هر سال قرار دادن و نوروز را که در گردش بود پا برجا و در اولین روز بهار بنا نهادن
پیش از آن در ایران در ایران ، سال و ماه قمری بنای تاریخی و آغاز سال بشمار میرفت و پس از یورش تازیان پدیده تاریخ در ایران سال هجرت قرار گرفت و به جای سال شمسی و ماههای قمری ایرانی ، سال و ماه قمری پدید آمد ولی زرتشتیان همچنان گاه شمار ساسانی رو نگهداشتند و حساب سال و ماهشان با سال و ماه شمسی بود
در سال ۱۳۰۴ بنابر قانون مصوب یازدهم فروردین آغاز سال و راست شدن بهار به گونه ای رسمی ، آغاز سال ایران اعلام شد و به جای ماههای قمری ماههای ایرانی به کار گرفته شد . شش ماه اول سال سی و یک روز و پنج ماهدوم سال سی روز و ماه پسین یا اسفند ماه را بیست و نه روز بنا نهادن مگر در سالهای کبیسه ، یعنی هر چهار سال یکبار که آن هم سی روز حساب میشود
قرار دادن نوروز در آغاز بهار از روزگار ملکشاه سلجوقی – ۴۵۱ تا۴۷۱ – برقرا شد که به نام سازنده ان تاریخ جلالی نامگذاری گشت . در این هنگام به دستور ملکشاه ف اختر شناسانی چون : عمر خیام ، حکیم لوکری ، میمون بن نجیب و چند تن دیگر به اصلاح تقویم پرداختند . باید دانست که قبل از آن نوروز همواره در گردش بود و هیچگاه در جای اصلی خود یعنی برج حمل و آغازین روز بهار قرار نمیگرفت مگر هر ۱۴۴۰ سال آن هم نه بگونه ایی درست . دلیل این ناسازگاریان بود که تاریخ نوروز هر چهار سال یک روز نسبت به سال شمسی جلو میافتاد ، چون سال شمسی رو ۳۶۵ روزتمام بدون افزودنکسر اضافی حساب میکردن و دوازده ما رو سی روز حساب میکردن و پنج روز اضافی رو در پایان اسفند ماه به نام اندرگاه می افزودند در حالی که سال شمسی واقعی ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه است پس در چهار سال یک روز اضافی تاریخ نوروز را از آغازین روز بهار جلو میبرد
در روزگار ساسانی دو گونه سال معمول بود یکی سال عرفی یا سال شمسی کاستی دار که بر پایه حساب شدن سال به ۳۶۵ روز می شد بدون کسر آنیعنی نزدیک یک چهارم روز در سال و هر چهار سال یک روز . دوم سال ثابت شمسی که کسر یک چهارم روز در سال را محاسبه میکردن و هر ۱۲۸ سال یک ماه کبیسه میکردن و ان را وهیگک می نامیدن
برابر پندار های دینی ، ایرانیان روا نمیداشتند که هر چهار سال یک بار کبیسه کنند و روز اضافی را به آخر یک ماه یا پنجه دزدیده بیفزایند . از این رو ۱۲۸ سال چشم به راه میماندن تا از یک چهارم روز یک ماه پدید آید آنگاه این ماه اضافی را در نخستین کبیسه به نام ماه در سال تکرار و سال را سیزده ماه به شمار میاوردند . پس در نخستین کبیسه سال سیزده ماه داشت و ماه سیزدهم فروردین بود و در دومین کبیسه اردیبهشت تکرار میشد
هنگامی هم اغاز سال در ایران باستان از پاییز اغاز می شد . هخامنشیان در گاه شمار خود چنین روشی داشتند با نگرش به نام های هخامنشی که در سنگ نبشته های امده است نام های نه ماه از دوازده ماه پارسیان هخامنشی در دست است ترتیب این ماه ها با متن های بابلی سنگ نبشته ها روشن شده است که در آن سال با ماه باغیادیش که منسوب به مهر ماه بوده آغاز میشود که اغاز پاییز است
انگیزه پیدایش نوروز به روایات
۱٫ برخی دانشمندان ایرانی گویند : در این روز ساعتی است که فیروز فرشته ارواح را برای خشنودی مردم می راند و فرخنده ترین ساعات آن ساعت آفتاب است و در صبح نوروز فجر و سپیده به اوج نزدیکی خود به زمین می رسد و مردم با نگریستن به آن فرخندگی می حویند و این روز روز آزادگی هست که نامش هرمزد است که نام خداوند بزرگ است
۲٫ برخی دیگر گویند : انگیزه اینکه این روز را نوروز می نامند آن است که در روزگار تهمورث ، صابئه آشکار شد و چون جمشید به پادشاهی رسید ف دین را بازنگری کرد و این کار خیلی بزرگ بود و آن روز را که روز تازهای بود عید گرفت گر چه پیش از او هم نوروز بزرگ و پر شکوه بود
۳٫ نوروز بزرگ : در روز ششم فرودین نوروز بزرگ است که نزد ایرانیان عید و جشن بزرگی است و می گویند خداوند در این روز از آفرینش زمین آسوده شد . زیرا این روز پسین روز ، روزهای شش گانه است و در این روز خداوند مشتری را آفرید و فرخنده ترین ساعات آن ساعت مشتری است
۴٫ زردشتیان میگویند : در این روز اشوزرتشت پیرزی یافت که با خداوند اهورامزدا به راز و نیاز بپردازد و کیخسرو پادشاه کیانی در این روز بر هوا عروج کردو در این روز بر ساکنین کره زمین خشبختی را پخش می کنند از این رو ایرانیان این روز را روز امید و آرزو نام نهادند
۵٫ ایرانیان باستان می گفتند : در بامداد این روز بر کوه پوشنگ شخصی ایستاده و خاموش دیده میشود که یک تاقه مرو در دست دارد و به اندازه یک ساعت پیداست ، سپس از چشم پنهان می شود تا سال دیگر این هنگام آشکار نمیشود
۶٫ جشن نوروز یک جشن طبیعی است که به انگیزه اغاز بهار ، میانه روی هوا ، برابر شدن شب و روزو رستاخیز و نوشدن زندگی طبیعی پس از زمستان است
پیشینه تاریخی نوروز
نوروز باستانی که از هزاران سال پیش تا کنون بر ساخته ایرانیان و جشن ملی آنان است جشن رستاخیز طبیعت و نو شدن زندگی است. جشن جنبش و تکاپو و کار و کوشش است
عید نوروز وگرامی بودن آن نزد ایرانیان بسیار دیرین و کهن است ، چنان که پیداست ان را به جمشید پیشدادی نصبت داده اند با بررسی نوشته های پیشین به انگیزه های بسیاری در مورد بر پایی جشن نوروز بر میخوریم که بیشتر جنبه داستان دارد . برجسته ترین انگیزه راستین این جشن میتواند بر پایه ان استوار باشد که آغاز سال میباشد و اغاز بهار
ایرانیان شمالی که کیش و ایین زردشتی نیز داشته اند آغاز سال را با فرا رسیدن بهار و قرار گرفتن برج حمل در آفتاب آغاز کرده و ان را جشن میگرفتن ولی ایرانیان جنوبی آغاز سال را با آغاز پاییز و آغاز فصل سرد – برداشت محصول – اغاز میکردن و جشن مهرگان را بسیار گرامی میداشتند
آغاز سال خورشیدی و پیدایش نوروز
عمر خیام چنین مینویسد : انگیزه نام نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند افتاب را دو دور بوده یکی آنکه در هر ۳۰۵ روز یک چهارم روز از از شبانه روز به یکمین دقیقه حمل باز آید به همان هنگام و روز که رفته بود بدین دقیقه نتوان امد که هر سال از مدت همی کم شودچون جمشید آن روزرا دریافت نوروز نام نهاد و جشن و ایین آورد و پس از آن پادشاهان و مردم دیگر از او پیروی کردن
چون آن وقت را پادشاهان پارس دریافتند از بهر بزرگداشت آن و از بهر آن که هر کس این را نتوانست یافت نشان کردن و این روز را جشن ساختند و جهانیان را خبر دادن تا همگان بدانند و آن تاریخ را نگه دارند و بر پادشاهان بایسته است آیین و رسم پادشاهان به جای آوردن از بهر مبارکی ، خرمی کردن به اغاز سال . هر که روز نوروز جشن کند به خرمی بگذراند و را حکیمان از برای پادشاهان کرده اند
باید دانست که سال خورشیدی را ایرانیان پیدا کردند ولی برپاکننده و بنیانگذار آن به گونه روشنی نمیتوان بیان نمود که چه شخصی بوده است ولی از اینکه این ابتکار توسط ایرانیان بوده جای هیچ گونه شکی نیست زیرا در آن هنگام که کشور های متمدن و ملت های پیشرفته سال قمری به کار میبردند و ستاره شناسان نامدار صر و بابل خود را دانشمند بر مرزها و اوضاع فلکی مدانستند ایرانیان پی به این راز بزرگ برده بودند و با بررسی خردمندانه خود یک دوره گردش زمین به دور خورشید را پیدا کرده بودندو برای نخستین بار در تاریخ جهان سال خورشیدی را بنیانگزاری کردند
دکتروست پهلوی دان نامدارو هوادارانش بر این باورند که در زمان پادشاهی داریوش در مرز سال ۵۰۵ قبل از میلادهنگامی که ماههای اوستایی مانند فروردین و اردیبهست و .. جایگزین ماههای هخامنشی شد سال خورشیدی کبیسه دار که از زمان زرتشت بر ساخته شده و پس از گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شده بود دوباره در ایران رواج یافت
زدشتیان با این که در مرز ۱۴ سده است که از کشور خود کوچ کرده و به هندوستان رفته اند تا کنون خود را ایرانی دانسته اندو به ایرانی بودن خود سر بلندن وخیلی بیشتر از کسانی که امروز در این کشور زندگی میکنند خود را ایرانی میشمارند
آیین برگزای جشن نوروز
آیین شاهان پارسی از گاه کیخسرو تا روزگار یزدگرد شهریار که واپسین پادشاه بود چنان بوده است که روز نوروز نخست موبد موبدان نزد شاه می آمد با جامی زرین پر از می و انگشتر و یه دسته خوید = سنبله سبز و نارس و شمشیر و تیر و کمانی و دوات و فلمیو اسبی و باز شکاری و غلامی خوبروی و ستایش مینمود و نیایش میکرد شاه را به زبان پارسی . پس از آنکه موبد موبدان این کار را انجام میداد بزرگان دولت می آمدن و دستها را پیش آورده و دست شاه را گرفته و میبوسیدند
گفتن افرین نوروزی از سوی موبد مودان چنین بوده
شاها – به جشن فروردین و به ماه فروردین ، آزادی گزین به یزدان و دین کیان سروش آورد و تو را دانایی و بینایی و کاردانی ، دیر زی با خوی هژیر شادباشبر تخت زرین ، انوشته خور به جام جمشید و رسم کیان در همت بلند و نیکو کاری و روش داد و راستی نگدار سرت سبز باد و جوانی چون خوید سبزه است و تیزگام و کامکار و پیروز تیغت روشن و کاری به دشمن ، بازت گیرا و خجسته به شکار ، کارت راست چون تیر ، هم کشوری بگیر نو ، با تخت و درم و دینار ، پیشت هنرمند و دانا ، گرامی خوار ، سرایت آباد و زندگیت بسیار .
چون موبد موبدان این سخنان را به شاه میگفت و جام زرین می به شاه میداد و سبزه در دست دیگر می نهادو دینار و درهم پیش تخت او میگذاشت و با اینکار میخواست که روز نوروز و سال نو که بزرگان در آن بنگرند و تا سال دیگر شادمان و خرم و کامران بمانند و این چیزها را به فال نیک گرفته و باور داشتند که چون در آغاز نوروز دیدار شاه به آن چیز ها بیفتد سال نو بر او مبارک آید و آبادانیجهان را از این چیزها میدانستند که پیش شاه می اوردند
دستور بزرگ پارسی نژاد – پشوتن جی سنجایا – درباره برگزاری جشن نوروز در ایران باستان چنین آورده شده :
ایرانیان باستان پیش از اینکه سال نو تحویل شود بدن خود را پاک میکردند و تن پوش نو در بر نموده عطر و گلاب به خود میزدند و با همدیگر رو بوسی میکردند کوچکتران دست بزرگتران را میبوسیدند در این روز فرخنده اسیران و زندانیان مورد بخشش قرار میگرفتند و آزاد میشدند و خوان ویژه ایی به نام خان نوروزی می گستراندند و در آن شیرینی ، شراب ، شمع ف آئینه ، گلاب ، سبزی ، نقل ، مجمر آتش و عود و عنبر می چیدند و نیز خوراکی ها و نو شیدنی هایی زیاد رد این سفره بود
آنگاه گوش به زنگ شنیدن صدای کوس و دهل شاهی میشدند و چون سال نو تحویل میشد نخست ریش سفیدان و سالمندان خانواده از جای خود برخواسته و به هریک از اهل خانه سه قاشق عسل یا شربت یا سه دانه شیرینی و میوه خشکداده و فرخنده باد نوروز را به یک یک آنها بیان میکردند سپس اهل خانه سر پا ایستاده و با صدایی بلند یک آیه از کتاب مقدس اوستا که به نام آیه تندرستی نامیده شده همگی با هم میخواندندو برای خود از اهورا مزدا زندگی دراز و نیکنامی و شادکامی و فراخ روزی خواستار میشدند
سفره هفت سین
ایرانیان پیش از چیرگی تازیان ف خوان نوروزی خود را که امروزه به نام سفره هفت سین خوانده میشود ، با چیدن هفت چیز در سفره که حرف نخست لن سین باشن نمی اراستند شمار زیادی از دانشمندان و نویسندگان نوشته اند چیدن هفت سین در سفره نوروزی پس از پیروزی عرب در ایران ساخته شده است و نیز نوشته اند که ایرانیان باستان تا زمان چیرگی عرب خوان نوروزی خود را با هفت چیز که با شین بودهمی آراستند و آن هفت چیز عبارت بودند از
شمع – شیرینی – شراب – شیر – شربت – شکر – شانه با گلاب
پس از چیرگی عرب به انگیزه این که در دین اسلام شراب نهی شده است از این جهت هفت شین را به هفت سین دگرگون کردند که عبارتند از :
سنجد – سماق – سمنو – سیب – سیر – سرکه – سبزی
اجرای آیین جشن نوروز گستردن خوان نوروزی پیش از چیرگی عرب آن چنانکه گفته شد بی پایانبا شکوه و جلال برگزار میشد و همان روش و آیین آنچنان نشانی از خود به جای گذاشته بود که خلفای عرب با ا« همه دشمنی که نسبت به آداب و آیین ملی ایران داشتند با این حال نتوانستند که این آیین با شکوه را از بین ببرند و تا آنجا که زیر تاثیر آیین های دیرین و ملی ایران قرار گرفتنه و بیش از ایرانیان به این جشن باستانی اهمیت می دادند
جشن های دیگری که در روزهای نوروز قرار دارند :
۱٫ جشن رپیتون – در ایران باستان روز سوم فرودین ماه یعنی اردیبهشت روز بنام جشن رپیتون و یا به نام جشنآغاز فصل تابستان بزرگ جشن میگرفتندو این جشن بسیار بزرگ و گرامی داشته میشد
۲٫ جشن خرداد و فروردین – یکی دیگر از جشن های بزرگ که در فروردین و دارای جنبه مذهبی است جشن خور داد و فروردین است که روز زایش زرتشت است که در نوشته ها و نامه های پهلوی پیش امد و رویداددهای تاریخی بسیاری را به این روز فرخنده نسبت می دهند که رخ داده است
۳٫ جشن خردادگان – روز نوزدهم فروردین ماه نیز یکی از روز های جشن ماه فروردین و روزهای نوروز به شمار میرود انگیزه پیدایش و بر پا داشتن این جشن این است که نام نوروز با نام ماه با هم برخورد میکند
.
alyy bod mamnoon