تولد و کودکی کورش هخامنشیروایت کتزیاسکورش

بالا گرفتن کار کورش

در آن هنگام کادوسیان با پادشاه ماد در جنگ بودند . سردار آنان که اونافرنیس نامیده میشد نهانی دل با دشمن داشت این مرد پیکی نزد شاه گسیل کرد و درخواست تا مردی استوار پیمان نزد وی بفرستد تا با او به دشمنی با کادوسیان کنکاش کند و پیمان بندد .

آستواگس کورش را روانه کرد و دستور داد که پس از انجام کار ، چهل روزه به همدان بازگردد . کلدانی خوابگزار نیز کورش را بر این رهسپاری دلگرم کرد و بر انگیخت . کورش که منشی آزاده و بسیار بلند پروازه داشت و می پنداشت که وی باید به یاری خدا پارسیان را به رستاخیز وادار و آستوآگس را بر اندازد ، بدان کلدانی دلگرم می داشت و او را داننده رازها و خواست های آسمان می انگاشت . این بود که هر دو یکدیگر را دل گرمی می دادند.کلدانی همواره می گفت که بهترین داور و داننده این راز سرنوشت خود وی می باشد .

کورش  هم پیمان می کرد که اگر روزی این نوید ها راست از کار درآید و پادشاهی به چنگش افتد ، کلدانی را بهترین پاداش ها خواهد بخشید . او  این را نیز به یادداشت که چگونه در پارینه ارباکیس سردار سرداناپالس دست او را ار پادشاهی کوتاه کرد و خود تاجدار شد و چنین می اندیشید :

مادهائی که ارباکیس را یاری کردند ار پارسیان دلاورتر نیستند و ارباکیس هم از من زیرکتر نبود . دانم که سرنوشت و بخت مرا به انجام همان کاری خواند که ارباکیس کرد

هنگلمی که کورش در این اندیشه ها پای به مرز کادوسیان گذاشت به کودکِشی  که بر تن نشانه تازیانه داشت باز خورد و دیدن او را به فال نیک گرفته ، گزارشش را از کلدانی بپرسید وی از کورش خواست که از اون مرد بپرسد کیست و از کدامین سرزمین است ؟ کودکش در پاسخ گفت که پارسی است و هی بریس نام دارد

کورش بسی شادمان گشت زیرا که همی بریس در پارسی به معنی اورنده خوبی خجسته می باشد . کلدانی هم به او گفت که نشانه های دیگر فرخنده است زیرا آن مرد از پارس می آید و هم میهن کورش است و کود اسپ میکشد که خود مایه نیرومندی و افزایش میشود و این نیرو مندی به نام کورش هم بستگی دارد .

کورش بی درنگ مرد پارسی را همراه کرد و از وی خواست که همواره در خدمتش بماند . هی بریس نیز پذیرفت

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *