کورش

بررسی نام کورش

نخستین  شاهنشاه تخمه هخامنشی کورو یا کورش نام داشته است . این نام را به همین گونه در نوشته هائی که به زبان پارسی باستان در پاسارگاد بر سنگ کنده شده است می بینیم ،

زبان ایلامی :  کو – رَش و

زبان بابلی کو – ر – اَش

زبان  یونانیان : ایسکلیوس

سوکنامه پارسیان و هرودتوس – از نخستین کسانی که از ان  فرمانفرمای نامی یاد کرده اند- : کورس

یهودیان –  که خود را آزاد کرده کورش میدانستند  – : کورَس

رومیان و فرانسویان  : سیروس

انگلیسی ها : سایروس

از میان نام های مردم خاور زمین ، این تنها نامی هست که پسند عیسوسان افتاده است و رواج یافته ، شاید از ان روی که در تورات امده است و یا چون چندان به نام های مردم خاور زمین نمی ماند

هارولد لمب می نویسد  که سایروس در امریکا یکی از زیبا ترین و رایج ترین نام ها به شمار می رفته است و بسا کسان از آن  که سایروس نام داشته اند بی آنکه کورش را شناخته باشند

معنی و ریشه نام کورش به درستی روشن نشده است و دانشوران در سر آن رنج های بسیار کشیده اند و سخنان فراوان گفته اند.  کنزیاس نوشته بود که به گفته ایرانیان نام کورش از یک واژه ایرانی به نام خورشید گرفته شده است ظاهرا مقصود او این بوده است که کورش با واژه خور و یا هُوَر همریشه است .اپر این معنی را پذیرفت . و یوستی هم با او هم داستان گشت و آن را با واژه هیر – که در زبان نردی باستان به معنی آتش است – سنجید .  یکن چون  در زبان پارسی باستان خرشید « خور » بوده است که امروزه خور یا هور شده و این معنی با واژه کُر –  = کورش – که هنوز آن را در نام رودهائی در پارس و آذربایجان و کُرکَت – = کورش شهر ، شهر کورش – داریم نا سازگار است ، پذیرفتن معنی خورشید برای کورش درست نمی نماید و اگر چه رای کتزیاس خوشایند و گیرا میباشد ، لیکن باید از آن چشم پوشید . دیا کونوف و ویساباخ نشان داده اند که کتزیاس با ان که دیری در دربار ایران ماندگار بود زبان پارسی را نتوانست یاد بگیرد .

آندراس گوید که کورش به نام های پارسی نمی ماند و شاید پارسی شده واژه ایلامی کورَش و یا بابلی کوراش باشد .

ماکان مینویسد که این نام ایرانی نیست بلکه ایلامی میباشد و در زبان ایلامی کورش معنی چوپان کشور می دهد و شاید از همین جاست که داستان پرورده شدن کورش در دامان زن چوپان پدید آمده است .

سایس نیز با ایلامی بودن این نام و معنی ان هم داستان است

اشپیگل ، هنری راولینسن و بریال گمان کرده اند که این نام با کورو پهلوان افسانه ای هندوان پیوندی دارد لیکن در واژه کورش حرف « واو » ی که پس از « ک » میاید یک  « واو » بلند است ، نلدکه و ماسپرو این  رای را نپذیرفتند

استرابو شاید از روی نوشته کهنه ای که اینک گمشده است برای کورش نام دیگری نیز یاد کرده است و گوید : در آغاز اگرداتیس نام داشته و پس از چندی نام خود را به کورش بر گردانید ، و این نام رودی بود که از نزدیکی پاسارگاد می گذشت. این سخن بنیاد درستی ندارد  زیرا چنان که دیدیم پدر بزرپ کورش نیز همنام او بود و آئین ایرانیان در باز خواندن نوه ای بنام نیایش به روزگاران باستانی می رسد. از سوی دیگر به پاس نام آن شاه بود که رودهائی در پارس و قفقاز و شهری در کناره سیر دریا کور خوانده شده اند . گویا این افسانه از آنجا مایه گرفته است که  هرودتوس گوید کورش پیش از به مردی رسیدن نام دیگری داشت . لیکن این سخن لازمه داستانی است که شنیده است و باز گفته است بنابرین نمیتوان نام دیگری جز کورش برای نخستین پادشاه هخامنشی پذیرفت

شارپن نیز رای استرابو را درست دانسته است و گوید چون کورش واژه ای ایرانی است باید نامی باشد که آن شاهنشاه پس از بر تخت نشستن بر خود پذیرفته و اگر اداتوس را اهورداد معنی می کنند. گمان میرود که اگر  اداتوس دگرگون شده اتراداتوس – = |آتردانه = اذرداد – باشد که بنا به نوشته نیکائوس دمشقی پدر کورش بوده است .

از انچه گذشت آشکار است که نخستین شاهنشاه تخمه هخامنشی کورش نام داشته و این نام شاید ایلامی باشد و معنی چوپان کشور دهد .اگر هم وی نام دیگری داشته این واژه کورش است که در جهان پیچیده و آگاهان بنیاد گذار شاهنشاهی هخامنشی را تنها بدین نام شناخته اند و می شناسند

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *