حمله به شرق توسط کورشکورش

سکاها

کسانی که در ایرانشهر میزیستند به قبیله ها و مردم گوناگونی تقسیم شده بودند که هرکدام نام خود را به سرزمینی که در آن میزیستند دادند بدین گونه سغد نام خود را از سغدیان و پارس اسمش را از قبیله پارسی گرفت

در آسیای میانه قبیله های فراوان دیگری زندگی میکردند که ایرانیان آنها را سکه ها می خواندند و یونانیان اسکوت ها. این ها ظاهرا تنها در شیوه زندگی با همسایگان ایرانی خود دگرگونی داشتندوالا از نظر زبانی ، ریخت و نژاد از خویشاوندان بسیار نزدیک آنان شمرده می شدند.

دیاکونوف با کوشش بسیار نشان داده است که کلمه اسکوت ظاهرا تنها به یکی از قبیله هایی بزرگ ایرانی اطلاق می شده است که در سده هفتم پیش از میلاد در قفقاز شمالی میزیسته است و به قفقاز جنوبی رخنه کرده استو بعدها یونانیان به طور عموم همه بیابان نشینان را به نام آن قبیله خوانده اند. به گمان وی میان دو نام اسکوت و سکه هیچ تطابقی وجود ندارد و شکل اصلی کلمه اسکوت ، اشکودا بوده است که در یونانی اسکوت و در عبری اشکوز گشته است

آن قبیله های فراوانی که به اصطلاح اسکوتی خوانده می شوند ایرانیانی بودند که در حدود کرانه های شمالی دریای سیاه ، سرزمین قفقاز : کرانه های دریای خزر و در آسیای میانه می زیستند.

هرودتوس گوید : نام مشترک همه اسکوت ها اسکوت لوت ها است که یونانیان اسکوت ها خوانند. ولی دیاکونوف نشان داده است که اسکولوتی – اسکوت ها – یونانی ، صورت تکامل یافته یا تغییر کرده همان اصطلاح اشکودا است که دارای علامت جمع ت در زبان اسکوتی می باشندو حرف دال آن تبدیل به ل شده است

نویسنده نام برده آنگاه چنین نتیجه میگیرد که در واقع تنها یکی از گروه های قبیله اسکوتی خود را اسکولوت می نامیدند و نام مشترکی که همه قبایل این گروه و به طور عموم همه قبایلهند و ایرانی خویش را بدان می خواندند ظاهرا آریه – Arya – بوده و بعضی مدارک غیر مستقیم بدین نکته اشاره میکند . شکل بعدی این اصطلاح کلمه آلان – همان اِران = ایران – بوده است

بنا بر آنچه گفته شد باید پذیرفت که گروهی از قبیله های ایرانی که در روسیه جنوبی و شمال ایرانشهر کورش میزیستند و ظاهرا آریائی نام داشتند بوسیله ایرانیان سکه خوانده می شدند که یونانیان آنان را اسکوتی میخواندند که آنهم تنها نام یک قبیله دیگر از آن ایرانیان بود که شکل اصلیش اشکودا می بود. احتمالا پارسیان اسکوت ها را سکوته میخواندند و نام انان را تیرانداز معنی میکردند

یکی از قبایل نیرومند سکایی ماساگتیان بودند که  در دشتهای میان کوه های بالکان بزرگ تا کرانه پائین و خش آب – آمودریا = اکسوس – و پیرامون سیر دیا – سیحون= جگزارتیس- می زیستند.

شش قبیله از انان در تاریخ نام بردار شده اند :

  1. آپی سکه – سکاهای دریائی یا آبی –
  2. آئوگالوی
  3. پارسیان – یا پسیان –
  4. اتاسی
  5. خوارزمیان
  6. دربیکی ها

این قبیله ها پس از برافتادن هخامنشیان بسیار نیرومند گشتند و در تاریخ آسیای میانه اهمیت فراوان یافتند.

از همسایگان ماساگتها داهه ها بودند که در دشتهای خاوری دریای خزر میزیستند . هنوز هم ناحیه داهستان ، دهستان در مشرق دریای خزر یاد آور نام و سرزمین انهاست

یکی از قبیله های داهه ، پارنی یا اپارنی نام داشت که سرکردگانش هشتاد سال پس از برافتادن هخامنشیان برای آزادی ایران بپاخاستند و خاندان شاهنشاهی اشکانی را بنیاد گذاشتند

باری ماساگتها که قبیله های نیرومندی داشتند ، مرزهای ایرانشهر خاوری را تهدید میکردند و کورش ناچار شد پیش از آنکه حمله به مصر را آغز کند خیال خود را از سوی ماساگتها آسوده گرداند . از این جهت کارسازی حمله به مشرق را نمود و با سپاهیان خود بدان سوی شتافت ولی پیش از آنکه به مشرق بتازد پسر بزرگش کمبوجیه را جانشین خود کرد و به وی اجازه داد که لقب شاه بابل پسر کورش شاه کشورها را در اسناد خود بکار برد. آنگاه تخت وتاج خود و یارانش به ویژه کرزوس لودیائی را به او سپرد و در مارچ – فروردین – سال ۵۳۰ پیش از میلاد لشکرکشی شرقی خود را آغاز کرد

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *