ز عهد پدر یادم آید همی که باران رحمت بر…
بیشتر بخوانید »بوستان سعدی
خرابت کند شاهد خانه کن برو خانه آباد گردان به…
بیشتر بخوانید »طریقت شناسان ثابت قدم به خلوت نشستند جمعی به هم…
بیشتر بخوانید »شب از بهر آسایش تست و روز مه روشن و…
بیشتر بخوانید »یکی برد بر پادشاهی ستیز به دشمن سپردش که خونش…
بیشتر بخوانید »در این شهرباری به سمعم رسید که بازارگانی غلامی خرید…
بیشتر بخوانید »چه خوش گفت دیوانه ی مرغزی حدیثی کز او لب…
بیشتر بخوانید »نداند کسی قدر روز خوشی مگر روزی افتد به سختی…
بیشتر بخوانید »یکی مال مردم به تلبیس خورد چو برخاست لعنت بر…
بیشتر بخوانید »یکی ناسزا گفت در وقت جنگ گریبان دریدند وی را…
بیشتر بخوانید »