شعراقرن ششم هجری - 485 الی 582 شمسی

زندگی نامه فلکی شروانی

محمد ، ملقب به نجم الدین از گویندگان بر جسته سده ششم هجریست که با خاقانی معاصر و معاشر و هردو شاگرد استاد بزرگ ابو العلاء گنجوی بوده اندو لات وی در قصبه شماخی از توابع شروان اتفاق افتاد

از آغاز شاعری به ستایشگری شروانشاهان گرایش کرد و به حلقه شاعران دربار پیوست . اغلب قصایدش در مدح خاقان اکبر فخرالدین ابوالهیجا منوچهر و پسرش جلال الدین اخستان سروده شده است . فلکی در نزد فخر الدین ابوالهیجا عزت و احترام تمام داشت و به خدمت این شهریار بلند همت می بالید

بوالهیجا فخر دین منوچهر کز خدمت اوست افتخارم

فلکی در اوایل امر به تحصیل علم نجوم پرداخت و در این فن مهارت کامل یافت و به همین جهت فلکی تخلص کرد . او نیز مانند رقیبش خاقانی به زندان شروانشاه افتاد و به تهمت افشای اسرار ، چندی در حبس بود تا سر انجام پادشاه بر سر لطف آمد و از بند و زندان رهایش داد

دیوان او را مشتمل بر هفت هزار بیت نوشته اند . بیشتر اشعارش قصیده و بر خلاف خاقانی بسیار ساده و روان است و اشعاری که در زندان شروانشاه سروده از لطف و رقت ویژه ای بر خوردار میباشد .

فلکی در سال ۵۶۰ – ۵۷۷ هجری – در تبریز در گذشت و در مقبره الشعرای سرخاب به خاک سپرده شد

سودا زده فراق یارم بازیچه دست روزگارم

ناچیده گلی ز گلبن وصل صد گونه نهاد هجر خارم

بی آنکه شراب وصل نوشم از شربت هجر در خمارم

اندیشه دل نمی گذارد یک لحظه مرا که دم برر آرم

ای دل سره میکنی چنین کن مگذار مرا که سر بخارم

نتوانم گفت کز غم دل ایام چگونه می گذارم

از بهر خدای را نگوئی ای دل که ز دست تو چه دارم

یکباره سیاه گشت روزم یکباره تباه گشت کارم

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫2 نظرها

  1. با سلام
    در مرود خیلی از شعرا تذکره کاملی وجود نداره و در خیلی از کتابها فقط نامی ازشون برده شده که این موضوع جمع آوری اطلاعات و نوشتن در موردشونو سخت و گاهی غیر ممکن میکنه
    این وبگاه همواره سعی کردهبهترین و جامعترین تذکره را برای اتشار انتخاب کنه
    بازهم سعی میکنیم اطلاعات جامع تری را از استادان سخن این دیار در اختیار علاقه مندان قرار دهیم

    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *