شعراقرن دهم هجری - 873 الی 970 شمسی

زندگی نامه هاتفی جامی

عبد الله خواهر زاده و شاگرد شاعر نامی عبد الرحمن جامی بوده است . او یکی از گویندگانی است که در انجمن فضلای هرات در اواخر عهد تیموریان پرورش یافت . از اقسام شعر بیشتر به سرودن مثنوی میپرداخت و به پیروی از خمسه نظامی گنجوی به نظم خمسه ای دست زد است

آثار

  1. لیلی و مجنون
  2. خسرو و شیرین
  3. هفت منظر
  4. تیمور نامه
  5. شرح فتوحات شاه اصماعیل صفوی –  به درخواست آن شهریار سرودن آن را شروع کرد ولی هزار بیت آن را سروده بود که روزگارش به سر آمد واین مثنوی بهترین مثنوی او شناخته میشود

هاتفی از شعرای معروف زمان خود بوده و در خدمت سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمندش امیر علیشیر نوائی احترام تمام داشته است و شاه اسماعیل صفوی نیز در تعظیم و تکریم وی میکوشید

هنگامی که شاه اسماعیل صوفی شهر هرات را فتح کرد از روی کدورتی که نسبت به مولانا  جامی داشت دستور داد تا عمارت مقبره او را در هم کوبند و در کتابها و دیوانها هرجا که نام جامی هست نقطه جامی را تراشیده بر بالای آن گذارند تا خامی خوانده شود . چون این خبر هاتفی رسید سخت متاثر گشت و قطعه زیر را سرود به حضور شاه فرستاد

بس عجب دارم ز انصاف شه کشور گشای          آنکه عمری بردرش گردون غلامی کرده است

کز برای خاطر جمعی لوند نا تراش                  نقطه جامی تراشیدست و خامی کرده است

شاه اسماعیل وقتی شعر را خواند و از مفهوم ظاهری و باطنی آن آگاهی یافت از حکم خود منصرف شد و تصمیم گرفت دیگر خامی نکند . هاتفی در حدود صد سال زیست و در سال ۹۰۰ – ۹۲۷ هجری – درگذشت و در باغ خود واقع در خرجرد جام که زادگاهش بود به خاک سپردند

مثل در زمانه به فرزانگی                  سرشته به مردی و مردانگی

چه مردی که هرکس که نامش شنود      دگر زن نیامد از و در وجود

برو ختم شد آیت سروری                   چو بر جدش ائین پیغمبری

نمی آورد تاب بذلش درم                   درم منتهی بینهایت کرم

ز خون دلیران و گرد سپاه                 زمین گشت سرخ و هوا شد سیاه

سپرها فتاده همه واژگون                 چو کشتی که افتاده به دریای خون

کله خودها گشته واران همه             چو دلهای عشاق پر خون هه

 

 

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *