حجم سبز

آفتابی

صدای آب می آید ، مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟

لباس لحظه ها پاک است .

میان آفتاب هشتم دی ماه

طنین برف ، نخ های تماشا ، چکه های وقت .

طراوت روی آجرهاست ، روی استخوان روز .

چه می خواهیم ؟

بخار فصل گرد واژه های ماست .

دهان گلخانه ء فکر است .

سفر هایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند .

ترا در قریه های دور مرغانی بهم تبریک می گویند .

چرا مردم نمی دانند

که لادن اتفاقی نیست ،

نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آب های شط دیروز است؟

چرا مردم نمی دانند

که در گل های نا ممکن هوا سرد است ؟

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن