اینجاست، آیید، پنجره بگشایید، ای من و دگر منها: صد…
درآ، که کران را برچیدم، خاک زمان رفتم، آب «نگر»…
میرویید، در جنگل خاموشی رویا بود. شبنمها بر جا بود.…
سایه شدم ، و صدا کردم: کو مرز پریدنها، دیدنها؟…
تنها به تماشای چهای؟ بالا، گل یک روزه نور. پایین،…