حرف ها دارم با تو ای مرغی که می خوانی…
دیر زمانی است روی شاخه این بید مرغی بنشسته کو…
روزی خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد . در…
باز آمدم از چشمه خواب، کوزه تر در دستم. مرغانی…
جهان ، آلوده خواب است. فرو بسته است وحشت در…
در دور دست قویی پریده بی گاه از خواب شوید…