کمبوجیهکمبوجیه و مغان

کمبوجیه و مغان

کورش در نبرد با مردم بیابانگرد شمالی به خاک افتاد . خبر مرگ وی در آگوست – امرداد – ۵۳۰ به بابل رسید . و اندکی پس از آن کمبوجیه تاج شاهنشاهی ایران را بر سر گذاشت و از همان زمانست که میبینیم در نوشته های بابلی از کمبوجیه شاه بابل ، شاه کشورها سخن رفته است .

بابلیان بنا بر همان روشی که درگاه شماری داشتند آغاز سال جلوس او را از نیسان – فروردین – ۵۳۰ گرفتند و از این روی ماه آگوست آن سال یعنی ماهی که در آن شاهنشاهی به کمبوجیه رسیده بود ششمین ماه سال جلوس جهانداری کمبوجیه به شمار آمد

کمبوجیه مردی بود دلاور و کاردیده و سپهداری بی باک ، لیکن از کارهای بد فرجام او راه دادن مغان به دربار بود. مغان قبیله ای از مادها که اگر چه دین زرتشت را پذیرفته بودند لیکن چنان شاخ و برگها و پیرایه های خشک و پوچ بر آن بستند که آن دین در میان ایشان اصالتی را که در گائاها می یابیم از دست داد

انجام قربانی ها در دست انان بود ، پیشگوئی و خوابگزاری میکردند و خواننده سرودهای دینی و گاه آموزگار بزرگزادگان ایرانی بودند در لشکرکشی ها پیشاپیش سربازان کمانگیری که با تیغ و بازو به جنگ دشمن میرفتند راه میسپردند تا با نیایش هائی که برای خدایان میکردند جان شمشیر زنان را پاس دارند

ظاهرا هنگام فرمانروائی کورش و آزادگان او مغان نفوذ دیرین خود را از دست دادند زیرا آنان آفریننده پاک را با کمال سادگی میپرستیدند . این اختلاف نظر مغان را خشمگین ساخت . هنگامی که کورش از جهان برفت ، مغان زمان را برای راه یافتن در دل کمبوجیه و دربار او نیکو یافتند و چون این مرد تیزهوشی و دریادلی و بزرگواری بی مانند پدر را نداشت و با اخلاق بابلیان کهنه پرست و زیردستان چاپلوس و متعصب زیسته بود رفتاری بی احتیاطانه در پیش گرفت و مغان را مه در دل مردم نفوذ فراوان داشتند در دربار راه دادند و جاه بخشید و از همه مهمتر پاسبانی آرامگاه کورش را بدانان سپرد و با اینکار پایتخت شاهنشاهی و جایگاه  تاجگذاری خسروان ایرانشهر به چنگ مغان افتاد

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *