جوانی ز ناسازگاری جفت بر پیر مردی بنالید و گفت…
بیشتر بخوانید »باب هفتم در عالم تربیت
یکی پیش داود طائی نشست که دیدم فلان صوفی افتاده…
بیشتر بخوانید »سخن در صلاح است و تدبیر وخوی نه در اسب…
بیشتر بخوانید »زبان کرد شخصی به غیبت دراز بدو گفت داننده ای…
بیشتر بخوانید »پسر چون زده بر گذشتش سنین ز نا محرمان گو…
بیشتر بخوانید »مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و…
بیشتر بخوانید »اگر پای در دامن آری چو کوه سرت ز آسمان…
بیشتر بخوانید »کسی گفت حجّاج خون خواره ای است دلش همچو سنگ…
بیشتر بخوانید »شبی دعوتی بود در کوی من ز هر جنس مردم…
بیشتر بخوانید »شنیدم که از پارسایان یکی به طیبت بخندید با کودکی…
بیشتر بخوانید »