بروز چهارم چو شد کار تنگ بپیش پدر شد دلاور…
بیشتر بخوانید »جنگ بزرگ کی خسرو با افراسیاب
چو از جهن پیغام بشنید شاه همى کرد خندان بدو…
بیشتر بخوانید »سپه را بیاراست و روزى بداد ز یزدان نیکى دهش…
بیشتر بخوانید »بدو گفت شاه اى سر افراز مرد نه گرم آزموده…
بیشتر بخوانید »شب تیره تا برزد از چرخ شید بشد کوه چون…
بیشتر بخوانید »بدانگه که بیدار گردد خروس ز درگاه برخاست آواى کوس…
بیشتر بخوانید »چو بشنید قارن سخنهاى نغز از ان نامور بخرد پاک…
بیشتر بخوانید »بایوان بر آمد پس افراسیاب پر از خون دل درد…
بیشتر بخوانید »چو بودن بگنگ اندرون شد دراز بدیدار کاوسش آمد نیاز…
بیشتر بخوانید »بفرمود تا قارن نیک خواه شود باز و پاسخ گزارد…
بیشتر بخوانید »