دسته‌ها
قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی موسیقیدان نوازنده

زندگی نامه زریاب

ابوالحسن علی بن نافع ملقب به زریاب و معروف به بصری از موسیقیدانان بزرگ ایرانی نژاد بود .هنر موسیقی را در بغداد از اسحاق فرا گرفت و در این هنر پیشرفت فراوان یافت و شهرتش بدانجا رسید که به دربار خلیفه هارون الرشید راه یافت و به واسطه وسعت اطلاعات علمی و ادبی و مهارت در فن موسیقی مورد توجه قرار گرفت و رقیب اسحاق موصلی شد

زریاب که در ادب و هئیت و جغرافیا نیز اطلاعات کافی داشت در نواختن بربط و تصنیف و الحان استاد بود و با نوآوریهایی که از خود بروز میداد پیش بینی میکردند به زودی جانشین اسحاق در دربار خلیفه خواهد شد

از نو آوری های او این بود که به بربط ایرانی که ساز معمول آن زمان بود وچهار سیم داشت یک تار اضافه کرد و آ« را به پنج تار تبدیل نمود. مضراب بربط را نیز که پیش از او از چوب ساخته می شد از ناخن عقاب ساخت و آهنگ حاصل از زخمه را در بربط مطبوعتر کرد.

زریاب ابتدا به تونس و سپس به اسپانیا مهاجرت نمود و در قرطبه تحت عنایت و حمایت خلیفه اموی مقامی ارجمند یافت و با فراغت خاطر به تصنیف الحان و اصلاح قواعد و روش تعلیم موسیقی پرداخت و مکتب موسیقی ایرانی اسپانیا را ایجاد کرد و منشاء اثر در کشورهای ساحلی افریقا و نیز در موسیقی اروپا گردید.

زریاب برای تعلیم فن موسیقی اصول و قواعدی ترتیب داد و روش تازه ای به کار برد که بعد از او دستور العمل تعلیم و تعلم اهل فن قرار گرفتو مدتها ادامه پیدا کرد. برنامه کار او این بود تدریس هنر آموز رابه سه مرحله تقسیم کرد . در مرحله اول اوزان الحان را تعلیم می داد در مرحله دوم بحور را و در مرحله سوم کلام را با همراهی ساز به شاگرد می اموخت.

یکی از اصولی که زریاب ایرانی دوازده شده پیش در اسپانیا برای تعلیم آواز معمول می داشته وهنوز در هنرستان های عالی موسیقی جهان مورد استفاده قرار میگیرد این اصول بود که اگر دهانش به اندازه کافی باز نمی شد یا زبانش میگرفت به او تکلیف می کرد قطعه چوبی به اندازه چند سانتیمتر شبانه روز در دهان خود نگهدارد تا فکهایش از هم باز بماند.

 

.

دسته‌ها
ریاضیدان قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی قرن سوم هجری - 194 الی 291 شمسی

زندگی نامه محمد ، احمد و حسن پسران موسی فرزند شاکر

سه برادر و فرزند موسی فرزند شاکر اهل خراسان در سالهای پایانی سده دوم و در نیمه اول سده سوم هجری در بغداد در دربار مامون زندگی می کردند

قفطی در تاریخ الحکما و برخی دیگر از مورخان ، داستانی در باره پدر این سه برادر نقل می کنند که کمتر در جای دیگر تکرار شده است . به اعتقاد قفطی موسی فرزند شاکر که در دوران جوانی در خراسان می زیسته در این زمان زندگی خویش را از راهزنی تامین میکرده است در ضمن با دانش اختر شناسی هم آشنا بوده است یک بار پس از انکه دستگیر می شود توبه می کند و دست از راهزنی بر میدارد به خدمت مامون در می آید و کار اختر شناسی خود را دنبال میکندذ

پس از مرگ موسی فرزند شاکر سه فرزند او در دربار مامون می مانند به تحصیل دانش می پردازند و در ریاضات ، اخترشناسی و مکانیک شهرت پیدا می کنند . پسران موسی فرزند شاکر در تاریخ به بنی موسی یا بنو موسی معروفند .

به سختی میتوان نوشته های آن ها را از هم جدا کرد با وجود این میتوان کم و بیش یقین داشت که برادر بزرگ تر – یعنی محمد که به ابو جعفر مشهور است -تنها به ریاضیات می پرداخت و مهم ترین نوشته او کتابی است به نام  معرفه مساحه الاشکال البسیطه و الکرویه  یعنی شناسایی شکل های روی صفحه و شکل های کروی که به احتمالی دو برادر دیگر هم در تنظیم ان نقش داشته اند

این کتاب شامل ۱۸ قضیه است که در آن ها درباره مساحت و حجم شکل های مختلف هندسی بحث شده است . نصیر الدین طوسی این کتاب را به عنوان یک کتاب درسی در آورده است . لئوناردو داوینچی ریاضیدان ایتالیایی در کتاب هندسه کاربردی خود از قضیه های کتاب پسران موسی استفاده کرده است .کتاب مساحت شکل ها بار اول در سده دوازدهم میلادی به زبان لاتینی ترجمه و در سال ۱۸۸۵ میلادی منتشر شد . بجز مساحت ها و حجم ها در این کتاب درباره تقسیم زاویه به سه بخش برابر و تعیین واسطه بین دو مقدار معین a  و b وقتی که داشته باشیم

هم بحث شده است

احمد بیشتار در زمینه مکانیک کار میکرد و کتاب  الحیل او نمونه ای از آن است، همچنین احمد وحسن تلاش کردند کتاب مقطع های مخروطی آپولونیوس را به زبان عربی ترجمه کنند ولی ناموفق بودند

پسران موسی امکان های مالی بسیاری در اختیار داشتند که سخاوتمندانه از این امکانات را در راه ترویج دانش استفاده می کردند. آنها هیئت هایی را به روم و یونان برای گرد آوری کتاب میفرستادند و به مترجمان و پژوهشگران علمی کمک های فراوان می کردند

.

دسته‌ها
شعرا عارف قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی قرن سوم هجری - 194 الی 291 شمسی

زندگی نامه بایزید بسطامی

بایزید بسطامی از عارفان نامی اواخر قرن دوم و قرن سوم هجری است نام اصلی وی طیفور بن عیسی است.

وی از مریدان امام جعفر بن محمد الصلدق بوده و صد و بیست بزرگ دیگر را خدمت نموده است . مشایخ وی را به بزرگواری ستوده اند و در حق او سخنان بسیار رانده اند .

مدت سی سال در بادیه شام میگشت و دوازده سال بر نه شریعت مقدسه ریاضت می کشید تا رسید به انچا رسید

کرامات و حالات وی بیشمار است .وی در سن ۹۱ سالگی در ۲۵۳ – ۲۶۱ هجری – دار فانی را بدرود گفت و مرقدش در بسطام معروف خاص و عام است .

ای عشق تو کشته عارف و عامی را      سودای تو گم کرده نکونامی را

ذوق لب میگون آورده برون              از صومعه بایزید بسطامی را

ما را همه ره به کوی بدنامی باد        وز سوختگان نصیب ما خامی باد

نا کامی ما چو هست کام دل دوست    کام دل ما همیشه ناکامی باد

ی سوخته ای که سازمش همد خویش   یا دل شده ای که یابمش محرم خویش

پس هر دو به کنج خلوتی بنشینیم       من ماتم خویش دارم او ماتم خویش

.

دسته‌ها
شعرا قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی قرن یک هجری - 1 الی 97 شمسی -

زندگی نامه محمد بن علی الجویمی

محمد بن علی الجویمی شاعر بلند آواز جویم در سده های نخستین هجرت است . اشعار ایشان را ابوعبدالله محمد بن علی بن مسلم روایت کرده است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عفیف عن الجارات لایعرف الخنا        ولکن الخلات المحاویج لامح
عفیف عن الجارات لایعرف الخنا        ولاکن لخلات المحاویج لاقح

.

دسته‌ها
قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی قرن سوم هجری - 194 الی 291 شمسی موسیقیدان

زندگی نامه حماد موصلی

از موسیقیدانان معروف خاندان موصلی بود. موسیقی را از پدرش اسحاق آموخت و بیشتر روایات مربوط به ابراهیم و اسحاق و دیگر موسیقیدانان و خلفای عباسی نقل از اوست

 

 

.

دسته‌ها
خواننده قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی قرن سوم هجری - 194 الی 291 شمسی موسیقیدان

زندگی نامه اسحاق موصلی

در سال ۱۴۶ – ۱۵۰ هجری – در ری زاده شد و تحت سرپرستی ابراهیم و شاهک  پدر و مادر ایرانی خود به تحصیل علم و ادب ، لغت و قضا و موسیقی پرداخت و در این رشته از دانش متحبر شد .

به فرمان مامون خلیفه عباسی در ردیف پایینتر می نشستند . اسحاق مردی با تقوی و با فضیلت و در علم قضا استاد بود آنچنان که مامون می گفت که اگر اسحاق به موسیقی شهرت نداشت من او را به منصب قضاوت انتخاب میکردم

اسحاق اصول و قواعد علمی و عملی موسیقی را نزد پدرش ابراهیم و دایی اش منصور زلزل فرا گرفت و در قواعد ضرب و نواختن بربط مهارت یافتو به تکمیل و تتبع در آن همت گماشت و در علم و عمل این فن ممتاز و معروفترین هنرمند خاندان موصلی گردید. او را بزرگترین موسیقیدان ایرانی در علم و عمل و دوره اسلامی می دانند .

اسحاق کتب و رسایل متعددی در موسیقی نوشت مانند

الاغانی

الکبیر

علاوه بر این ها آثار دیگری به او نسبت می دهند چون :

النغم

الایقاع

اغانی معبد

کتاب الرقص

اسحاق کتابخانه معتبری در بغداد ترتیب داد و به سبب مطالعه قواعد و قوانین یونانیان در موسیقی اطلاعات کافی از موسیقی یونانی و رومی به دست آورد

ازدیگر نوآوریها و کوششهای او در تکمیل موسیقی ایرانی ، تنظیم دستگاهای مختلف موسیقی و از آهنگ زیر تا بم است. وی همچنین فاصله آن را به دوذالکل – اکتاو- رسانید . از قواعد و اصول و قوانین موسیقی یونانی استفاده کرد و در آن تصرف و ابتکاراتی نمود و مناسب پسند ایرانیان با موسیقی ایرانی در آمیخت همچنین دستگاه ماهور را از ابتکارات او در موسیقی ایرانی میدانند

از دیگر خدمات او گردآوری و تنظیم اصول و قواعدی بود که از زمان یونس کاتب باقی مانده بود و در گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شده و رو به فراموشی میرفت . او با دانش علمی و مهارت علمی خویش این قوانین را مرتب و مدون ساخت و اصول و قواعد جدیدی ترتیب داد که از آن پس اساس موسیقی اسلامی گردید . گام اسحاق موصلی بر مبنای گام فیثاغورث است که آن را به ساده ترین نوع آغاز کرده.

اسحان پس از انقراض سلسله سامانی  بزرگترین موسیقیدان ایرانی در علم و عمل بود . او معاصر هارون الرشید ، مامون ، معتصب و واثق عباسی بود و از موسیقیدانان و رامشگران درجه اول دربار محسوب میشد

اسحاق در اواخر عمر از بینایی محروم گردید و در زمان خلافت متوکل عباسی به سال ۲۲۸ – ۲۳۵ هجری – درگذشت .  فرزندش حماد که تربیت شده پدر بود در موسیقی شهرت یافت.

 

.

دسته‌ها
خواننده قرن دوم هجری - 97 الی 194 شمسی موسیقیدان

زندگی نامه ابراهیم بن ماهان – موصلی

ابراهیم پسر ماهان پسر بهمن پسر پشنگ بود . ماهان ، پدر وی ، از دهقانان ارجان و ازخاندان شریف آن سامان بود که از جور عمال بنی امیه از فارس به کوفه مهاجرت کرده بودند . ابراهیم در کوفه به سال ۱۲۲ – ۱۲۵ هجری – در کوفه متولد شد .

در دو یا سه سالگی پدرش ماهان را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و داییهایش بزرگ شدو او را برای تحصیل به مکتب فرستادند.

ابراهیم به موسیقی عشق و علاقه فراوان داشت اما چون اولیاء او مایل نبودند که او در تحصیل علم کوتاهی کند و به موسیقی بپردازد ، بر او سخت گرفتند. ابراهیم که شیفته موسیقی بود از کوفه به موصل فرار کرد و یکسال در موصل اقامت گزیدازاین رو پس از بازگشت بین دوستانش به موصلی معروف شد . ابراهیم سپس با اندوخته ای که فراهم کرده بود از موصل برای ادامه تحصیل موسیقی به ری رفت و نزد اساتید موسیقی این شهر به فرا گرفتن این هنر مشغول شد .یکی از مربیان موسیقی او در ری جوانویه زردشتی بود .

ابراهیم موصلی میگوید : وقتی برای تحصیل موسیقی به خانه حوانویه رفتم در منزل نبود منتظر شدم تا آمد . انگاه مرا دید با کمال احترام از وضع من جویا شد و چون میخواست از منزل بیرون رود خواهر خود را مامور پذیرایی من کرد .شب هنگام با جمعی از دوستان موسیقیدان ایرانی خود به خانه بازگشت و مرا به حضور طلبید و شراب و میوه و گل حاضر کرد و ان جماعت به زدن و خواندن مشغول شدندو من کار آنها را نظاره میکردم و او مرا پیش خود نگاهداشت

چنان که گفته شد ابراهیم در ری الحان موسیقی فارسی را فرا گرفت و در این شهر زنی اختیار کرد به نام شاهک، و این شاهک مادر اسحاق و سایر فرزندان ابراهیم بود

ابراهیم موصلی که در خواندن الحان فارسی و عربی و نواختن عود در زمان خود بی مانند بود ، مورد توجه خلفای عباسی قرار گرفت و در دربار هارون الرشید مقام و ثروت و منزلتی تمام یافت . ابراهیم در نتیجه توجه خافای عباسی مردی متعین و ثروتمند شد و خانه او در بغداد یکی از مجللترین خانه ها بود و مقام و اهمیتش به قدری شد که در موقع بیماری خلیفه به عیادت او میرفت

ابراهیم ارگانی معروف به موصلی عربی در کانون عراق است و چنانکه دیدیم سرچشمه هنر او موسیقی ایرانی است و تنها کاری که او کرده این است که برای شعرهای عربی آهنگهای ایرانی ساخته است

مورخان معاصر ابراهیم متفق القولند که او در زمان خود در نواختن عود و خواندن آواز بر دیگران برتری داشته و استاد مسلم عصر خود به شمار می امده است . او در تالیف و تصنیف و ساختن آهنگ نیز استادی بی مانند بود

صاحب اغانی می نویسد که لحن ضربی ماهور از ابتکارات اوست .ابراهیم علاوه بر فرزندنش اسحاث و برادرش منصور ، شاگردان بسیار تربیت کرد وبیشتر خوانندگان و نوازندگان بغداد و دربار خلفا از تربیت شدگان او بودند

ابراهیم در سن ۶۱ سالگی به سال ۱۸۳ – ۱۸۸ هجری – در بغداد درگذشت و مامون بر جنازه او نماز گزارد

 

.