مرگ رنگ

مرگ رنگ

دریا و مرد

تنها ، و روی ساحل، مردی به راه می گذرد.…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

جان گرفته

از هجوم نغمه ای بشکافت گور مغز من امشب: مرده…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

غمی غمناک

شب سردی است ، و من افسرده. راه دوری است…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

رو به غروب

ریخته سرخ غروب جابجا بر سر سنگ. کوه خاموش است.…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

سراب

آفتاب است و ، بیابان چه فراخ ! نیست در…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

سرود زهر

می مکم پستان شب را وز پی رنگی به افسون…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

روشن شب

روشن است آتش درون شب وز پس دودش طرحی از…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

با مرغ پنهان

حرف ها دارم با تو ای مرغی که می خوانی…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

مرغ معما

دیر زمانی است روی شاخه این بید مرغی بنشسته کو…

بیشتر بخوانید »
مرگ رنگ

وهم

جهان ، آلوده خواب است. فرو بسته است وحشت در…

بیشتر بخوانید »