چو ماه از بر تخت سیمین نشست سه پاس از…
بیشتر بخوانید »گشتاسب
چو یک پاس بگذشت از تیره شب بپیش اندر آمد…
بیشتر بخوانید »بدو گفت رستم که آرام گیر چه گویى سخنهاى نادلپذیر…
بیشتر بخوانید »پر اندیشه بنشست لهراسپ دیر بفرمود تا پیش او شد…
بیشتر بخوانید »پس آگاهى آمد باسفندیار که کشته شد آن شاه نیزهگزار…
بیشتر بخوانید »دبیر جهان دیده را پیش خواند ازان چاره و جنگ…
بیشتر بخوانید »کنون خورد باید مى خوشگوار که مى بوى مشک آید…
بیشتر بخوانید »چو از رستم اسفندیار این شنید بخندید و شادان دلش…
بیشتر بخوانید »چو برخاست قیصر بگشتاسپ گفت که پاسخ چرا ماندى در…
بیشتر بخوانید »چو اسفندیار آن گو تهمتن خداوند اورنگ با سهم و…
بیشتر بخوانید »