باب هشتم در آداب صحبت و همنشنى
حکایت آهن به معجز موم

هر آنچه دانی که هر آینه معلوم تو گردد. به پرسیدن آن تعجیل مکن که هیبت سلطنت را زیان دارد .
چو لقمان دید کاندر دست داوود
همی آهن به معجز موم گردد
نپرسیدش چه می سازی که دانست
که بی پرسیدنش معلوم گردد
.