شعرامعاصر

زندگی نامه رنجی تهرانی

هادی فرزند مهدی در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد . هنوز خواندن و نوشتن را به خوبی نیاموخته بود که مجبور به ترک تحصیل شد وبه کار ور آورد . در ۱۵ سالگی با آنکه عهده دار خرج چند تن بود ذوق شعر و غزلسرایی در سرش افتاد و چون زندگی آمیخته با رنجی داشت تخلص خود را رنجی انتخاب کرد

وی اگر چه نتوانست به تحصیلاتش ادامه دهد اما در نتیجه ممارست در شعر و مجالست با شعرا در شناختن نظم خوب و سرودن سن مرغوب مهارت و توانایی بسزایی داشت

چون از ابتدای شاعری با دیوان صائب تبریزی آشنا بود در سرودن شعر بیشتر به سبک هندی گرایش داشت و همواره طرفدار این سبک بود

رنجی مردی بسیار خوش صحبت و مهربان و با وفا بود کسانی که با وی آشنائی نزدیک داشتند  دوستی ، اخلاق و یک رنگی او را ستوده اند . این شاعر آزاده در تهران به صنعت قفل سازی اشتغال داشت و بیشتر ایام را به رنج و زحمت گذرانید

طی کردیم عمر گرامی باین طریق           جانی جدا به زحمت و جسمی جدا به رنج

در جایی دیگر در جواب کسانی که اصرار داشتند تخلص خود را از رنجی به گنجی تغییر دهد چنین میگوید :

کند رنجی تخلص از چه رو گنجی که در گیتی               تمام عمر با رنج و تعب طی گشته ایامش

گنجی روز پنج شنبه چهارم اسفند ماه ۱۳۳۹ در سن پنجاه و سه سالگی بر اثر سکته قلبی در تهارن دار فانی را بدرود گفت و مزارش در بابویه در جوار آرامگاه مادرش میباشد

دیوان او مشتمل بر سه هزار بیت میباشد

به چشم تنگ دلان مهر و ماه هردو یکیست              به نزدیک کور ، سپید و سیاه هردو یکیست

به عقل کودک نو پا بلند وپستی نیست                    که پیش اهل جنون راه و چاه هردو یکیست

درخت خرد و کهن پیش اره یکیست                      که نزد باداجل کوه و کاه هر دو یکیست

ز فعل نیک و بد خویشتن مشو غافل                     گمان مدار ثواب و گناه هر ود یکیست

فقیر را ز غنی کم نمیتوان خواندن                      چنانکه خلقت مسکین و شاه هردو یکیست

                            غرض ز دیر وز کعبه خدا بود رنجی

                            وگرنه صومعه و خانقاه هر دو یکیست

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *