خطاطشعرا

زندگی نامه مولانا علیرضا تبریزی

مولانا علیر ضا تبریزی سابقا در تلوخوشنویسانا ثلث و نسخ ذکر ایشان شد. اما چون در جبلت بی علتش مذکور بود که در فن خط نسخ تعلیق سر آمد زمان و نادر دوران گردد طبع شریفش بدان مایل و ذن منفیش بدان راغب گشت. و شروع در مشق آن نمود و در اندک زکانی به زور وقوت ام الخطوط که عبارت از ثلثل است خوشنویس گشت وخط را به جای بلند رسانید. وهر چه از مولانا میر علی نقل می نمایند تفرقه ایی چند ندارد و آنچه از قلم گوهر ریز ایشان می ریزد روز به روز تفاوت بین ظاهر می شود. 

وی بعد از ایامی که در مسجد جامع دارالسلطنه قزوین به کتابت و قطعه نویسی اشتغال داشتند به ملازمت فرهاد خان رسیدند و خان مشار الیه او را تربیت و رعایت فرمود و جهت مومی الیه کتابت میکرد. دو سال همراه خان به خراسان و مازندران رفت چون شاه مالک رقاب سپهر رکاب از حقیقت احوال او اطلاع یافتند ایشان را از خان گرفته ملازم خود ساختند.

در حدود  ده یا دوازده سال  در ملازمت رکاب ظفر انتساب شاه کام بخش کامیاب در جمیع یورشها و یساقها اقدام داشت. و از جمله مقربان و مخصوصان پادشا عالیمان بودند و گاهی به کتابت و قطعه نویسی اشتغال داشتند و پیوسته در مجلس بهشت آئین و محفل خاص  خلد برین در سالک مقربان شرف اختصاص دارند و به تفقدات و انعامات و نوازشات بیغایات سر افراز  مفتخر بودند. و طبع سلیم ایشان ب نظم اشعار نیز ملامت بسیار داشت. این رباعی از اشعار او است:

تا زاتش عشقت جگرم گشت کباب

پیوسته رودز دید و دل نمک آب

آسودگی و عشق تو امریست محال

صبر و ذل بیقرار نقشیست بر آب

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *