باب سوم در فضيلت قناعت
حکایت بقالی
بقالی را درمی چند بر صوفیان گرده آمده بود در واسط . هر روز مطالبت کردی و سخنان با خشونت گفتی. اصحاب از تعنت وی خسته خاطر همی بودند و از تحمل چاره نبود . صاحبدلی در آن میان گفت : نفس را وعده دادن به طعام آسانتر است که بقال را به درم .
ترک احسان خواجه اولیتر
کاحتمال جفاى بوابان
به تمناى گوشت ، مردن به
که تقاضاى زشت قصابان
.