عضد را پسر سخت رنجور بود شکیب از نهاد پدر…
بیشتر بخوانید »باب هفتم در عالم تربیت
یکی گفت با صوفیی در صفا ندانی فلانت چه گفت…
بیشتر بخوانید »غلامی به مصر اندرم بنده بود که چشم از حیا…
بیشتر بخوانید »فریدون وزیری پسندیده داشت که روشن دل و دوربین دیده…
بیشتر بخوانید »شنیدم که در بزم ترکان مست مریدی دف و چنگ…
بیشتر بخوانید »جوانی هنرمند و فرزانه بود که در وعظ چالاک و…
بیشتر بخوانید »دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ پراکنده نعلین و…
بیشتر بخوانید »چنین گفت پیری پسندیده دوش خوش آید سخنهای پیران به…
بیشتر بخوانید »جوانی ز ناسازگاری جفت بر پیر مردی بنالید و گفت…
بیشتر بخوانید »یکی پیش داود طائی نشست که دیدم فلان صوفی افتاده…
بیشتر بخوانید »