باب هشتم در آداب صحبت و همنشنى
حکایت درویش ضعیف حال
![](https://persian-man.ir/uploads/uploads/0001544_-1-3.jpeg)
درویش ضعیف حال را در خشکی تنگ سال مپرس که چونی الا بشرط آنکه مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش .
خری که بینی و باری به گل درافتاده
به دل بر او شفقت کن ولی مرو به سرش
کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد
میان ببند و چو مردان بگیر دمب خرش
.