خطاطنوازنده

زندگی نامه خواجه محمود بن خواجه

خواجه محمود بن خواجه اسحق الشهابی از ریه سیاوسان دارالسلطنه هرات است پدرش خواجه اسحق الشهابی در زمان حکومت دور میش خان شاملو کلانتر دارالسلطنه هرات بود در وقتی که عبید خان هرات را گرفت. چنان که مذکور شد خواجه اسحق را با کوچ و فرزندان را به بخارا فرستاد. چون مولانا میر علی نیز همراه بود خواجه محمود را به مناسبت همشهری بودن به شاگردی برداشت و در مقام تربیت و ترقی او شد. خواجه محمود در خدمت میر کار ره به جایی رسانید که بعضی خط او را بر خط میر ترجیح می دادند و میر می گفته کخ شاگردی بهتر از خود به ثمر رسانیده ام و این قطعه را مولانا میر علی جهت او گفته در همین بای همین قطعه او را کافی است:

خواجه محمود آنکه یک چندی                             
بود شاگرد این حقیر فقیر
یاد دادم باو ز قلت عقل                                     
آنچه دانستم از قلیل و کثیر
بهر تعلیم او دلم خون شد                                    
تا خطش یافت صورت تحریر
در حق او نرفت تقصیری                                  
گرچه او هم نمیکند تقصیر
هرچه او ینویسد از بد و نیک                              
جمله را میکند بنام حقیر

خواجه محمودبعد از چند مدت که در آنجا به سر می برد دلگیر شده به امالبلاد بلخ آمد و در آنجا ساکن شد و جمعیت بسیار به هم رسانید و احتیاج به کتابت و قطعه نویسی نداشت از آن جهت خط وی کمیاب است. وی مصاحب سلاطین بود و شتر غو را نیکو می نواخت و بیشتر از لعب و لهو میلانید هر کس به دیدن او رفتی قطعه ای به او تکلیف می کرد این بیت از اوست که در آخر قطعه ها بسیار نوشته بود.

بود این مشق محمود الشهابی                         
که مثلش در جهان هرگز نیابی

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *