سیاوش

نامه سیاوش به کاوس‏

سیاوش در بلخ شد با سپاه

یکى نامه فرمود نزدیک شاه‏

نوشتن بمشک و گلاب و عبیر

چنانچون سزاوار بد بر حریر

نخست آفرین کرد بر کردگار

کزو گشت پیروز و به روزگار

خداوند خورشید و گردنده ماه

فرازنده تاج و تخت و کلاه‏

کسى را که خواهد بر آرد بلند

یکى را کند سوگوار و نژند

چرا نه بفرمانش اندر نه چون

خرد کرد باید بدین رهنمون‏

ازان دادگر کو جهان آفرید

ابا آشکارا نهان آفرید

سیاوش در بلخ شد با سپاه

یکى نامه فرمود نزدیک شاه‏

نوشتن بمشک و گلاب و عبیر

چنانچون سزاوار بد بر حریر

نخست آفرین کرد بر کردگار

کزو گشت پیروز و به روزگار

خداوند خورشید و گردنده ماه

فرازنده تاج و تخت و کلاه‏

کسى را که خواهد بر آرد بلند

یکى را کند سوگوار و نژند

چرا نه بفرمانش اندر نه چون

خرد کرد باید بدین رهنمون‏

ازان دادگر کو جهان آفرید

ابا آشکارا نهان آفرید

همى آفرین باد بر شهریار

همه نیکوى باد فرجام کار

ببلخ آمدم شاد و پیروز بخت

بفرّ جهاندار با تاج و تخت‏

سه روز اندرین جنگ شد روزگار

چهارم ببخشود پروردگار

سپهرم بترمذ شد و بارمان

بکردار ناوک بجست از کمان‏

کنون تا بجیحون سپاه منست

جهان زیر فرّ کلاه منست‏

بسغد است با لشکر افراسیاب

سپاه و سپهبد بدان روى آب‏

گر ایدونک فرمان دهد شهریار

سپه بگذرانم کنم کارزار

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن