سال میان دو پلک را ثانیه هایی شبیه راز تولد…
بیشتر بخوانید »سال میان دو پلک را ثانیه هایی شبیه راز تولد…
بیشتر بخوانید »باران اضلاع فراغت را می شست. من با شن های…
بیشتر بخوانید »زن دم درگاه بود با بدنی از همیشه. رفتم نزدیک:…
بیشتر بخوانید »صبح شوری ابعاد عید ذائقه را سایه کرد. عکس من…
بیشتر بخوانید »آه ، در ایثار سطحها چه شکوهی است! ای سرطان…
بیشتر بخوانید »