دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا حسن علی

مولانا حسنعلی وی از خوشنویسان مقرر شده بود و خوش می نوشت. مولانا بعد از ارتحال حضرت میر به هرات افتاده مدتی آنجا به سر می برد و از آنجا به نیشابور آمده از نیشابور پای کوبان و سرود گویان به عراق آمده از عراق آهنگ زیارت عتبات عالیات نمود و سه چهار سال در بغداد ماند و از آنجا توجه زیارت حرمین شریفین نموده به حجاز رفت و در شهور سنه ثلاث و الف در حجاز فوت شد. دیگری مولانا علیرضا او نیز خوش مینوشت و بعد از میر مدتی دیگر در مشهد مقدس بود و زود رحلت نمود. القصه که حضرت میر سید احمد چون به کتابت سر کار خاصه شریفه مشغول بود بی جت خاطر مبارک اشرف از چنان عدیم المثل مردی منحرف شده به یکبار تحویلات و سیور غال سنوات را از آن مرد بی گناه مسترد کرده به حواله دادند و سیور غال را در کل قطع فرمودند میر به امداد بعضی از تجار از زیر بار آن حواله بیرون آمده اراده  رفتن هند نمود آن فکر صورت نسبت

در آخر کار میر پریشان و بی چیز شد. اتفاقا مرحمت پناه میر مراد خان والی مازندران در اوانی که در مشهد مقدس بود فی شهور سنه اربع و ستین و تسعمائه رابطه ایی میان او و میر به هم رسید بود. کس از مازندران بطلب میر با جزوی خرجی فرستاد میر عزیمت مازندران نمود. چند سال در مازندران به کتابت اشتغال داشت و لوایح جامی به قلم جلی نوشته جهت نواب میر و میر سلطان مراد در همان ایام رحلت نمود میر باز به مشهد مقدس عود نمود. پس از آن که شاه اسماعیل بر سریر سلطنت متمکن شداز عقب میر به مشهد مقدس فرستاد میر را به دارالسلطنه قزوین فرود آورده جای داد. و او را مشمول عواط بی دریغ شاهانه گردانید چون نواب شاه اسماعیل ب عالم آخرت خرامید میر باز به مازندران رفته در آنجا فوت شد فی سنه ست ثانین و تسعمائه میر گاهی شعر می گفت این رباعی از او است.:

گاهی زحجاب هستیم بود ملال                                        

گه داشتم از زمانه صد فکر محال

ناگاه بدام دلبری افتاد                                                

از جمله قیدها شدم فارغبال

فقیر دو مرتبه به مشهد مقدس رفتم و به مطالعه اشتغال داشتم گاهی مشق از حضرت میر گرفته و تعلیم از اومیگرفتم و در سلک شاگردان اومنتظم بودم میر مفردات و مرقعی و قطعه بسیاری به اسم فقیر که هنام ایشان بودم نوشته آنها همه به واسطه انقلاب زمان و حوادث دوران  و ناسازگاری چرخ بوقلمون از دست به در رفت.

 

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا ادهم

مولانا ادهم از یزد بوده و به ادهم کور مشهور است. خط نسخ تعلیق را نازک می نوشته اکابر نور کمال از خراسان او را به اصفهان فرستاده کتابه های منازل ایشان را او نوشه و رعایت کلی  یافته. گویند که مولانا حیرتی نیز درآن وقت در سلسله نور کمالیه می بوده و قصاید مدح جهه ایشان میگفته. مولانا حیرتی و مولانا ادهم هم وثاق بوده اند مولانا ادهم همه وقت مشق می کرده و مولانا حیرتی از وضع اوبه تنک آمده این بیت گفته بود.

کور کاتب شدی ز مشق استاد                                  

آنقدر مشق کن که کور شوی

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا سیمی نیشابوری

مولانا به غایت مستعد و صاحب فنون بوده و در مشهد مقدس ساکن گشته به مکتب داری اشتغال داشته به هفت قلم خط نوشتی و در فن شعر وپاکیزگی وسرعت کتابت عدبل نداشت ومعماری خوب بود و در رنگ آمیزی و سیای ساختن و افشان و تذهیب سر آمد روزگار بوده و در این فن رسایل خوب دارد و ترسلی نیز تالیف نموده و صاحب فن بود اولاد اکابر مشهد مقدس به واسطه میمنت همیه پیش او چیزی می خوانده و هر کس که پیش او تعلیم گرفته به مرتبه عالی رسیده خواجه عبدالحی  منشی از جمله شاگردان او است و اهل زمان او را مسلم می داشتند. مشهور است که مولانا سینی در یک رو ز دو هزار بیت بدعوی خود گفته و نوشته واین حد هیچ کدام از ال شعر و ارباب کتابت نبود و هیچکس وفی این مرتبه را نداشت و نیافته و جهت سجع انگشتری خود این بیت را گفت و به حکاک داده که نقش کرد و در انگشتر نهاده.

یک روز به مدح شاه پاکیزه سرشت                         

سیمی دوهزار بیت گفت و بنوشت

وی در زمان علاءالدوله بن میرزا بایسنغر بن میرزا شاهرخ بن میرزا تیمور بوده است.

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا علیرضا تبریزی

مولانا علیر ضا تبریزی سابقا در تلوخوشنویسانا ثلث و نسخ ذکر ایشان شد. اما چون در جبلت بی علتش مذکور بود که در فن خط نسخ تعلیق سر آمد زمان و نادر دوران گردد طبع شریفش بدان مایل و ذن منفیش بدان راغب گشت. و شروع در مشق آن نمود و در اندک زکانی به زور وقوت ام الخطوط که عبارت از ثلثل است خوشنویس گشت وخط را به جای بلند رسانید. وهر چه از مولانا میر علی نقل می نمایند تفرقه ایی چند ندارد و آنچه از قلم گوهر ریز ایشان می ریزد روز به روز تفاوت بین ظاهر می شود. 

وی بعد از ایامی که در مسجد جامع دارالسلطنه قزوین به کتابت و قطعه نویسی اشتغال داشتند به ملازمت فرهاد خان رسیدند و خان مشار الیه او را تربیت و رعایت فرمود و جهت مومی الیه کتابت میکرد. دو سال همراه خان به خراسان و مازندران رفت چون شاه مالک رقاب سپهر رکاب از حقیقت احوال او اطلاع یافتند ایشان را از خان گرفته ملازم خود ساختند.

در حدود  ده یا دوازده سال  در ملازمت رکاب ظفر انتساب شاه کام بخش کامیاب در جمیع یورشها و یساقها اقدام داشت. و از جمله مقربان و مخصوصان پادشا عالیمان بودند و گاهی به کتابت و قطعه نویسی اشتغال داشتند و پیوسته در مجلس بهشت آئین و محفل خاص  خلد برین در سالک مقربان شرف اختصاص دارند و به تفقدات و انعامات و نوازشات بیغایات سر افراز  مفتخر بودند. و طبع سلیم ایشان ب نظم اشعار نیز ملامت بسیار داشت. این رباعی از اشعار او است:

تا زاتش عشقت جگرم گشت کباب

پیوسته رودز دید و دل نمک آب

آسودگی و عشق تو امریست محال

صبر و ذل بیقرار نقشیست بر آب

.

دسته‌ها
خطاط ریاضیدان شعرا

زندگی نامه مولانا مالک

مولانا مالک اگر چه به دیلمی اشتهار داشت اما وی فیلوا کوشی قزوینی است. در بدو حال پیش والد خود مولانا امیر شهره خط ثلث و نسخ مشق کرد .خط شکسته را خوش می نوشت. و نسخ او را کسی از نسخ یاقوت تفرقه نمی کرد. آخر به وادی خط نسخ تعلیق افتاد و به زور ثلث در نسخ تعلیق سر آمد دوران گردید و بیشتر از دیگران شهرت گرفت و در فضیلت و مولویت نمایان بود و اکثر اوقات صرف مطالعه و مباحثه نمودی واکثر علوم را مثل نحو و صرف و منطق ومعانی و بیان منقح ساخته بود ودر علم ریاضی خصوصا حساب وهندسه و نجوم و موسیقی کمال مهارت و دانش داشت و معما را نیز خوب می دانست

 ر اوایل حال در سلسله رفیعه قاضی جهان و کیل در اردوی معلای شاه جمجاه می بود. و چون در آن اوان اکثر زمان استاد العلما خواجه جمال الدین محمود شیرازی در آن سلسله می بود مولانا پیش خواجه شرح تجرید و حاشیه وبعضی نسخه های دیگر دیدند.پس از ان حسب الامر شاه عالمیان پناه در کتابخانه شاهزاده ظفرلوا ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا جا گرفت ودر شهور سنه اربع و ستین و تسعمائه همراه نواب میرزائی به مشهد عالی رفت و یک سال و نیم در آن روضه مقیم بود. در آن اوان فقیر گای سرمشق از ایشان فرستاد می گرفتم چون سید سلاطین و مروج مذهب آبائه الطاهرین شاه طماسب عمارات دولت خانه مبارکه دارالسلطنه قزوین را به اتمام رسانیده بودند. به کتاب احتیاج بود حکم قضا نفاذ به احضار مولانا عزالصدر یافت که شاهزاده کیوان و قار او را به درگاه گیتی پناه فرستاده مولانا حسب الامر اعلی به دارالسلطنه قزوین آمده به آن خدمات اقدام نمود. آنچه در ایوان چهل ستون نوشته اند این غزل خواجه افظ شیرازی علیه الرحمه است که بر بوم طلا به خط لاجورد

نوشته اند:

 

 

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم                           

یعنی غلام شاهم وسوگند میخورم

ساقی بیا ک از مدد بخت کار ساز                       

کامی که خواستم ز خدا شد میسرم

شاها من ار بعرش رسانم سریر فضل                  

مملوک این جنابم ومسکین این درم

ور باورت نمیشود از بنده این حدیث                     

از گفته کمال دلیلی بیاورم

گر برکنم دل از توو بردارم از تومهر                         

آن مر بر که افکنم این دل کجا برم

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا مجنون چپ نویس

مولانا مجنون چپ نیس ولد مولانا کمال الدین رفیقی است.( مولانا کمال الدین محمد رفیقی از دارالسلطنه هرات بوده وی خوش می نوشته و لطافت داشته و شعر را هم نیکو می گفته است.)

مولانا مجنون از خوشنویسان و کاتبان دارالسلطنه هرات است و نسخ تعلیق را بامزه و خوش و پخته می نوشته و خطی از خود اختراع کرده بود که از ترکیب کلمات آن صورت انسان و حیوان به هم میرسید و از جمله این مصرا که:

((نرخ شکر و قند شکست از شکرستان))

از دوطرف نوشته بود به صورت سه چهار آدمی که بر زبر یکدیگر بوده باشند و صورت و خط هر دو در کمال خوبی و تخلص مجنون مذکور بود و کتاب ناز و نیاز از اشعار آبدار او است. و کتاب لیلی و مجنون هم از منظومات او است که به اسم سامی نواب سام میرزا نوشته و واب میرزائی در تذکره الشعرای سامی ذکر اونموده.

این بیت از قصیده ای است که در مدح شاه غفران پناه جنت بارگاه شاه طهماسب گفته:

فیروزه سپهر در انگشترین تست                              

روی زمین تمام بزیر نگین توست

مولانا مجنون رساله ایی در باب تعلیم وآداب خط به تفصیل نوشته و تعلیمات مفردات را یک یک از حروف تهجی نوشته است.

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا محمد امین

مولانا محمد امین در سلک خوش نویسان زمان منتظم است و از شاگردان سر آمد مرحومی مولانا محمد حسین تبریزی اند هم جلی و هم خفی را خوب می نویسد. وی از اولاد عقیل است و در رستمدار بوده اند و پدی وی به غایت عابد و متقی بوده و عمش مولانا میر حسین عقیلی در زمان خاقان جنت مکان علیین آشیان ابوالبقا شاه طهماسب انارالله برهانه از جمله فضلاء و صلحاء وقت بود واو را داخل مجالس علماء نموده اند و والد مشار الیه همراه نواب غفرا پنا سام میرزا به دارالارشاد اردبیل رفته. مولانا محمد امین در آن بلده طیبه متولد شده و در میانه شیخاوندان بزرگ شده وکسب خط نموده وپساز سن تمیز در ایام نواب کامیاب قمر رکاب یعنی شهید سلطان حمزه میرزا کتابدار مرحومی امی خان شاملو گشتند. و همواره منظور نظر شاهزادگی می بودند. واو را صاحب السیف و القلم تعریف می فرمودند. بعد از ارتحال ایشان پای همت در دامن عزلت و قناعت کشیده به درویشی و عبادت اقدام دارند و علایق و عوابق را بلکلیه برطرف نموده و کنار نهاده اند و به مشق وکتابت اکتفا می نمایند.طبعش در گفتن اشعار ترکی به غایت ملایمت دارد و سخنان خوب و مضامین مرغب از او سر زده. این رباعی از آن جمله است:

دیلدن منی صالدی آتش هجراننک

من اوستمه گل کل اولا هم قرباننک

گیجیدن منی بو گون آتشی دریاندن

شیمدی منونک السون ای بکم در باننک

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا میر علی

مولانا میر علی از سادات عظام حسینی دارالسلطنه هرات است. در خط گوی سبقت و تفوق از همه ربوده چه در اسلوب این خط واضع قاعده جدید و ضابطه سدید است اما به مولانا سلطانعلی نمی رسد چنانکه گفته اند مصراع : آری که هیچ میر به سلطان نمی رسد.

میر در کمال حسن و وجاهت و اهلیت و قابلیت بوده وجامی از جمله عشاق او بوده شرح ان در تحت اسم جامی در تذکره الشعرا ایراد یافته وی در اوایل حال پیش مولانا زین الدین محمود شاگردی کرده بعد از آن در مشهد مقدس به خدمت مولانا سلطانعلی رسید ومشق تعلیم گرفت و در آنجا نشو و نما یافت هم جلی و هم خفی و هم قطعه نویسی و هم کتابت را به درجه اعلی و مرتبه قصوی رسانید وآخر خط را بر طاق بلند نهاد که دست هیچ خطاطی بدان نمی رسد از جمله یادگارهای او در این روزگار این اشعار است که به قلم گهر بار جلی نوشته و در دارالسیاده مشهد مدس بر دارالحفاظ نصب فرموده:

 

سلام علی آل طه و یس                                             

سلا علی آل خیر النبیین

سلام علی روضه حل فیها                                           

امام ینامی به الملک والدین

امام بحق شاه مطلق که آمد                                    

حریم درش قبله گاه سلاطین

شه کاخ عرفان گل باغ احسان                               

مه برج امکان در درج تمکین

علی بن موسی الرضا کز خدایش                          

رضا شد لقب چون رضا بودش آئین

پی عطر رو بند حوران جنت                                 

غبار درش را بگیسوی مشکین

اگر خواهی آری بکف دامن او                             

برو دامن از هر چه جز او ست بر چین

((خادم آل علی میر علی حسینی))

.

دسته‌ها
خطاط شعرا

زندگی نامه مولانا نعمت الله

مولانا نعمت الله از مقری زاده های مشهد مقدس است. پدرش در سلک مقربان آن آستان عرش سان انتام داشت ی در اوایل حال در مشهد مقدس پیش استادی میرزا سید احمدمشهدی تعلیم گرفت و د رآخر در دارالسلطنه قزوین در خدمت مولانا علیرضا نبریزی مشق می گرفت و خطش صورتی بر کرد. وسلیقه شعر هم دارد بعد از تسخیر مشهد مقدس یه وطن خود رفته  و مابقی عمر در آنجا ماند.این ابیات از او میباشد:

حرام باد بران دیده ذوق دیدارت

که خواب را بخیال تو آشنا سازد

از دیر بسوی کعبه میآیم باز

از اهل حقیقتم ه از اهل مجاز

جان در کف و دل در آستین میآیم

سویت بهزار حاجت و عجز ونیاز

.

دسته‌ها
خطاط

زندگی نامه میر خلیل الله

میر خلیل الله

میر خلیل الله برادر زاده میر محمد حسین است وی در قطعه نویسی ونزاکت خط از عم ابوت منزلت خود گذرانیده بود وی از شاگردان میر سید احمد مشهدی و در مشهد مقدس خط را به آن اعتبار و درجه رسانیده بود و تعلیم از میر داشت میر خلیل الله در آن ایام که شاه سپهر احتشام در مشهد مقدس بود سر خی به نواب اعلی می داد وهمراه رایات عز و جلال از خراسانن به عراق آمد. و از قزوین به کاشان رفته چند روزی در کاشان توقف نمود و از آنجا به هندود کن رفت و در انجا اعتبار تمام یافته. به یک مرتبه مبلغ دویست تومان از نفایس هند به رسم نثار و پیشکش و نذر جهت شاه عالمیان فرستاد.

.