کمبوجیهگشودن مصر توسط کمبوجیه

رفتار کمبوجیه در مصر

آن هنگام مردم در ترس مرگباری فرو رفته بودند و بر جان و ناموس و خواسته خود بیم داشتند . سپاهیان پیروزمند به بتخانه ها رفتند و در انها جای گرفتند . لیکن شاهنشاه چنان که شیوه پدرش بود با مردمان به نیکی رفتار کرد ، پستامتیک را ارجمند شمرد و نیازرد . و برای نوازش و دلگرمی مردم در برابر گاو آپیس سر فرود آوردو بفرمود تا سپاهیانش از بتخانه ها بیرون رفتند و سرای هایی را که در انها ساخته بودند ، خراب کردند و انگاه چون یکی از فرعون های قانونی آن سرزمین پادشاه مصر شد و آنچه را که فرعون های آن سامان برای بتهای خویش به جای می آوردند انجام داد . در این میان دریاسالار مصری اوجاهوررسنه شهر استوار و بزرگ سائیس را پاس میداشت . چون شهر زادگاه خاندانی بود که کمبوجیه پادشاهی را از آن گرفته بود و هر فرعونی میبایست در برابر بت نئیت کرنش کند شاهنشاه بدانسوی شتافت و دریا سالار به پیشوازش امد و گرم پذیرفته شد او جاهوررسنه ، شاهنشاه را از نام و نژاد خدایان و چگونگی دین مصریان و انچه را که فرعون ها میبایست انجام دهند آگاهی داد و در جشنی با شکوه تاج فرمانفرمائی مصر بالا و پائین را بر سر فرعون تازه گذاشت و او را به نام مصوت رع – زاده ع ، که خدای آفتاب و پدر فرعون ها بود – نامید .

در این جشن کمبوجیه برای نوازش بومیان نئیت ، بت بزرگ آنان را نماز برد و برای او نیازها کرد و بفرمود تا جشن های کهن را بر پای دارند و خدایان بویم را ارج نهند.

انگاه دریاسالار را سخت بنواخت و او را به پایه پزشک سالار یا بزرگ پزشکان و فرمانده پاسداران کاخ خود رسانید و اجازه اش داد که هرچه از ثروت و املاک آن حوالی برای خدایان و خویش و مردم آن سرزمین لازم میبیند آزادانه برگیرد . از سوی دیگر نیز سپاهیان ایرانی پس از محاصره سخت هلیوپولیس را گشودند و بدانجا درامدند

در این هنگام پسامتیک که با وی شاهانه چنان رفتار میشد که با شاهان کنند بر آن بود که ناسپاسانه بر ایران بتازد و از این رو کنکاش کرد و بر آن امید که آنان را نابود کند . کمبوجیه دیگر جای شکیبائی و بخشش ندید و او را سخت سزا داد

کمبوجیه مفیس را در مقام پایتختی مصر نگاهداشت و این سرزمین را به عنوان یک استان به ایرانشهر افزود که مودرایه خوانده میشد

احتمالا کمبوجیه برای آن که به پادشاهی خود بر مصر جنبه قانونی بدهد ادعا کرد که وی پسر – و یا شوهر – نی یتیس دختر اپریس فرعون مصر که امازیس بر او شوریده بود میباشد و از این جهت مصر حتما به عنوان جهیزیه مادرش به ایرانشهر می رسد

بدین گونه این کشور کهنسال بدست ایرانیان افتاد و از این پس بازرگانی یونانیان با آن سرزمین بسته به دلخواه کمبوجیه بود .

 

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *