کمبوجیهکورشهمسر و فرزندان کورش

کمبوجیه

کمبوجیه بزرگترین فرزند کورش بود و احتمالا در ۵۵۸ زاده شد . ازآغاز کار او خبر چندانی نداریم . چنان می نماید که پدرش وی را بسیار دوست می داشته است و برای آن که کار آمد و شایسته فرمانروائیش بار آورد وی را در کوه هامون و در رزم و بزم به هماره می برده تا شیوه جهانداری آموزد

در۱۲ اکتبر ۵۳۹ شهر بابل به چنگ ایرانیان افتاد و چند روز پس از آنکورش به همراه کمبوجیه که احتمالا مقام سرداری سپاه را داشته به شهر درآمد . بابلیان سال را از نیسان – فروردین به تقویم کنونی ایارن – آغاز می کردند و ابتدای سال جلوس هر پادشاه را از نیسان سالی  میگرفتند که وی در آن به تاج و تخت دست یافته بود .اگر چه این دست یابی در ماه یازدهم آن سال هم یمبود. از این جهت اکتبر ۵۳۹ بنابر گاه شماری بابلی هفتمین ماه واپسین سال پادشاهی نبونه ئید ، و هفتمین ماه از سال جلوس کورش به شمار می آمد . – سال های رسمی پادشاهی کورش از نیسان ۵۳۸ آغاز  شد .

کورش پادشاهی کاردیده ، جوانمرد و دور اندیش و تیز هوش بود .بی آنکه بابلیان را آزاری رساند بر ایشان پادشاهی یافت و برای نگهداشت دل آنان در برابر خدایشان مردوک کرنش کرد . در این کار کمبوجیه نیز از وی پیروی نمود

مردوک کورش و پسرش را فرهمندی بخشید و فرمانروائی سرزمین ها را به چنگ کورش برومند سپرد . از آن روز بابلیان در سندهای خود نام کورش شاه کشورها و شاهپور کمبوجیه را یاد کردند. برخی گمان برده اند که کورش پس از گشودن بابل بی ردنگ کمبوجیه را در شاهنشاهی با خود انباز کرد . لیکن پژوهش های دانشمندان نشان داد که اگر چه کمبوجیه به عنوان نماینده شاهنشاه در بابل بماند لیکن تا دیرگاهی در شاهنشاهی با پدر انباز نبود. از سال ۵۳۹ تا جولای – تیر – مردا – ۵۳۰ کمبوجیه همواره جوانیش را به نمایندگی از سوی پدر به فرمانروائی در بابل گذرانیده است .

شاهنشاهان پارسی در برگزیدن جانشین خود آئینی باستانی داشتند که بنابر آن هر تاجوری پیش از دست بازی بکاری خطرناک مانند جنگی بزرگ که در آن خطر شکست و مرگ می رفت – جانشین خودرا میبایست برگزیند تا پس از او زادگاهش در چنگال جنگ خانگی – که شوم ترین ستزه هاست – نیافتد . کورش بزرگ که اهنگ نبرد با سکاها را داشت از آئین نیاکان خود نگذشت و در مارچ – تقریبا نوروز – ۵۳۰ کمبوجیه را به جانشینی خود برگزید و او را اجازه داد که خود را پادشاه بابل بخواند و به ایارنیان گفت که از آن پس کمبوجیه در شاهنشاهی با پدرش انباز خواهد بود.

آنگاه تخت و تاج ایارنشهر و نگهداری یاران – به ویژه کرزوس – را به وی سپرد و به جنگ ماساگت ها رفت . بنابر این سال ۵۳۰ نهمین سال پادشاهی کورش بزرگ بود و سال جلوس کمبوجیه پادشاه بابل ، پسر کورش شاه کشور ها دانسته شد . با آن که سندهای بابلی نشان می دهند که کمبوجیه پادشاه بابل در واپسین سال زندگی پدر با او در پادشاهی انبازه بوده است . لیکن پیداست که وی لقت شاه کشورها را که ویژه شاهنشاههان بود را نداشته است

به گمان ما کمبوجیه سال ها پیش از فتح بابل به ولیعهدی رسیده بود زیرا که در بابل اورا به عنوان یک سرکرده عالی مقام می یابیم و بنابراین حسب قانون پارسی می توانسته است از امتیازات ولیعهدی برخوردار باشد :

کلاه ایارنی معروف به تیارا را که همه افراد خم دار و کوتاه بر سر میگذاشتند ،  راست و افراشته بر سر نهندو از دیگر حقوق های ولیعهدی برخوردار باشد ونیز میبایست از خاندان گردنفرازان ایرانی همسر برگزیند تا فرزندش شایستگی ولیعهد شدن را داشته باشد . بنابر این وی دختر دائیش ، فی دیما را به همسری برگزید که پدرش هوتانه – به یونانی اتانیس – پسر فرناسپه هخامنشی بود و برادر کاسه دانه زن کورش میشد

 

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *