کمبوجیهگشودن مصر توسط کمبوجیه

ساختن اولین نیروی دریائی ایران

نخستین کسی که برای ایران ناوگانی ساخت ، کمبوجیه پسر کورش بزرگ بود . نبرد با مصر را کورش نیز در دل داشت و اکنون که وی رفته بود جانشینش میبایست آن را به انجام رساند. لیکن از پارس تا آن سرزمین راهی بود بس دراز و پر آشوب و لشکر کشی به مصر خطر فراو.ان داشت زیرا نه تنها سپاهیان آزموده و نیرومند مصری و یونانی از دروازه های آن کشور نگهبانی می کردند ، بلکه چون آن سرزمین از هر سو به دریا و بیابان می پیوست .

برای لشکر کشی پیروزمندانه ای از سوی آسیا می بایست راهی خوب از میان بیابان شمالی عربستان به  چنگ آورد و سپاه زمینی را از پشتیبانی نیروی دریائی توانائی برخوردار کرد .

سپاهی کار آزموده و جنگی با آب و ستور فراوان میتوانست از راه بیابان به مصر بتازد و تازیان میان راه را نیز از هم بپاشد . لیکن تا هنگامی که ناوگانی نیرومند دهانه نیل را نمیبست و دشمن را از کشتی رانی در آن رود باز نمیداشت ، امید پیروزی ایرانیان اندک بود ، زیرا که پایداری دشمن بر اثر داشتن راه آزاد یائی بیشتر میشد .

هنگامی که این زمینه ها را به ژرفی می نگریم میابیم که کمبوجیه مردی بوده است آزموده و سپهداری شایسته ، چه پیش از دست یازی به جنگ ، خواست که ناوگانی شکوهمند و دشمن شکن برای پشتیبانی نیروی زمینی اش آماده سازد و بر انجام این کار کامیاب گشت

در آن هنگام بهترین دریانوردان فنیقی ها بودند ، اینان چون دریافتند که دیر یا زود با نیزه های پارسیان روبه رو خواهند شد بی آنکه آزار جنگ را بر خود بخرند سر فرمانبرداری فرود آوردند و کمبوجیه را باج فرستادند . وی با خشنودی باجشان را پذیرفت و پس ار آنکه بهنش ناوگانی نیرومند  ساخته شد تا آبهای ایرانشهر را پاس دارد ، فنیقیها را برای اداره آن برگماشت . اینان همواره دوست و هم پیمان و فرمانبردار خاندان هخامنشی بماندند و پیوسته نیز ار مهربانی و نوازش شاهنشاهان آن خاندان برخوردار بودند

از دیر باز میان فنیقیه و قبرس دوستی بود چون قبرسیان از کار دوستان خود آگاهی یافتند با آنکه سر به فرمانبرداری آمازیس فرعون مصر داشتند ، از فنیقیان پیروی کردند و با کشتی های خود به کمبوجیه پیوستند و باج گذار پارس شدند

در آن روزگار هنوز میان ایران و یونان زد و خوردی روی نداده بود با این همه در گوشه و کنار یونان جزایر یونانی و نیز در شهر های یونانی آسیای کوچک گروه بزرگانی که هوادار حکومت اشراف بودند به شاهنشاه ایران سرسپردگی نشان میدادند  چون یونانیان آسیا و اروپا از دریانوردان نامی به شمار می رفتند و هر دولتی به فراخور توانائیش ناوگانی فراهم کرده بود آمازیس که سالها نگران جنگ با ایارنیان بود برای افزودن بر نیروی خود از یونانیان پشتیبانی خواست ولی یونانیان آسیای کوچک که فرمانبرداری کورش را بر خود پذیرفته بودند از پسر او روی نگردانیدند و ناوگانشان را به یاری کمبوجیه گسیل داشتند

در آن زمان بهترین و نیرومند ترین ناوگان ها از آن پلوکراتوس پادشاه ساموس بود که دوست و هم پیمان آمازیس به شمار می رفت . این پلوکراتوس مردی بود هوشمند و کشوردار ، لیکن ستمکتذه ، هواداران فراوان ایران در ساموس از وی نا خشنود بودند و پیوسته بیمش می دادند . اندک اندک کار دوستداران ایارن بالا گرفت و پلوکراتوس که چنان دید زیرکانه پیمانش با آمازیس زیر پای نهاد تا مبادا به خشم بدخواهانش دچار آید. درست در این هنگام بود که در بندرهای فنیقیه برای ایرانیان کشتی میساختند. پلوکراتوس که این بدانست پیکی نزد کمبوجیه فرستاد تا به او بگوید که پادشاه ساموس در انجام هر کمکی که به ایران تواند کرد آماده استاز آن جا که وی زورگو و نیرنگ ساز بود ، بدخواهان فراوان داشت و چون دریافت که کمبوجیه دست دوست و هم پیمانی او را پذیرفته ، کسانی را که می دانست او را نا خوش می دارند در ۴۰ کشتی نشاند و به نام کمک به سوی ایران فرستاد

لیکن ناوگامش بازگشتند و بر سر او تاختند . زد و خوردهای فراوانی روی داد ولی سر انجام پلوکراتوس پیروز ش . از سوی دیگر شاهنشاه ایران نیز در آفریقا به کشورگشایی پرداخت و به کار پلوکراتوس نیرنگ ساز نتوانست رسید .

نیروی دریایی ایران در بندر های فنیقی آماده گشت و ناویان در انجا مادند تا کمبوجیه چه فرماید . دینسان این پادشاه بی جنگ و ستیز و بر اثر کاردانی و شایستگی ، ناوگانی چنان نیرومند یافت که او را خداوندگار دریا خواندند

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *