باب هشتم در شکر بر عافیت

جوانی سر از رأی مادر بتافت

جوانی سر از رأی مادر بتافت

دل دردمندش به آذر بتافت

چو بیچاره شد پیشش آورد مهد

که ای سست مهر فراموش عهد

نه در مهد نیروی حالت نبود

مگس راندن از خود مجالت نبود؟

تو آنی کزان یک مگس رنجه ای

که امروز سالار و سرپنجه ای

به حالی شوی باز در قعر گور

که نتوانی از خویشتن دفع مور

دگر دیده چون برفروزد چراغ

چو کرم لحد خورد پیه دماغ؟

چه پوشیده چشمی ببینی که راه

نبیند همی وقت رفتن ز چاه

تو گر شکر کردی که با دیده ای

وگرنه تو هم چشم پوشیده ای

معلّم نیاموختت علم و رای

سرشت این صفت در وجودت خدای

گرت منع کردی دل حق نیوش

حقت عین لاطل نبودی به گوش

ببین تا یک انگشت از چند بند

به صنع الهی به هم درفکند

پس آشفتگی باشد و ابلهی

که انگشت بر حرف صُنعش نهی

تأمل کن از بهر رفتار مرد

که چند استخوان پی زد و وصل کرد

که بی گردش کعب و زانو و پای

نشاید قدم بر گرفتن ز جای

ازان سجده بر آدمی سخت نیست

که در صلب او مهره یک لخت نیست

دو صد مهره در یکدگر ساخته است

که گل مهره ای چون تو پرداخته است

رگت بر تن است ای پسندیده خوی

زمینی در او سیصد و شصت جوی

بصر در سر و فکر و رای و تمیز

جوارح به دل، دل به دانش عزیز

بهایم به روی اندر افتاده خوار

تو همچون الف بر قدمها سوار

نگون کرده ایشان سر از بهر خور

تو آری به عزّت خورش پیش سر

نزیبد تو را با چنین سروری

که سر جز به طاعت فرود آوری

به انعام خود دانه دادت نه کاه

نکردت چو انعام سر در گیاه

ولیکن بدین صورت دلپذیر

فرفته مشو، سیرت خوب گیر

ره راست باید نه بالای راست

که کافر هم از روی صورت چو ماست

خردمند طبعان منت شناس

بدوزند نعمت به میخ سپاس

نداند قدر روز خوشی

مگر اُفتد به سختی کشی

زمستان درویش در تنگسال

چه سهلست پیش خداوند مال

سلیمی که یک چند نالان نخفت

خداوند را شکر صحّت نگفت

چو مردانه رو باشی و تیزپای

به شکرانه با کُندپویان بپای

به پیر کهن بر ببخشد جوان

توانا کند رحم بر ناتوان

چه دانند جیحونیان قدر آب

ز واماندگان پُرس در آفتاب

عرب را که بر دجله باشد قعود

چه غم دارد از تشنه بر خشک رود

کسی قیمت تندرستی شناخت

که یک چند بیچاره در تب گداخت

تو را تیره شب کی نماید دراز

که غلطی ز پهلو به پهلوی ناز

براندیش از اُفتان و خیزان تب

که رنجور داند درازی شب

به بانگ دُهل خواجه بیدار گشت

چه داند شب پاسبان چون گذشت

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *