باب هفتم در تاءثير تربيت
حکایت گرچه سیم و زر سنگ آید همى

پادشاهى پسری را به ادیبی داد و گفت : این فرزند توست ، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ادیب خدمت کرد و متقبل شد و سالی چند بر او اثر کرد و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شد ند . ملک دانشمند را مواخذت کرد و معاتبت فرمود که وعده خلاف کردی و وفا بجا نیاوردی . گفت : بر رای خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسان است و طباع مختلف.
در همه سنگى نباشد رز و سیم
بر همه علم همى تابد سهیل
جایى انبان مى کند جایى ادیم
.