کی کاووس

کى کاوس‏

درخت برومند چون شد بلند

گر آید ز گردون بروبر گزند

شود برگ پژمرده و بیخ سست

سرش سوى پستى گراید نخست‏

چو از جایگه بگسلد پاى خویش

بشاخ نو آیین دهد جاى خویش‏

مر او را سپارد گل و برگ و باغ

بهارى بکردار روشن چراغ‏

اگر شاخ بد خیزد از بیخ نیک

تو با شاخ تندى میاغاز ریک‏

پدر چون بفرزند ماند جهان

کند آشکارا بروبر نهان‏

درخت برومند چون شد بلند

گر آید ز گردون بروبر گزند

شود برگ پژمرده و بیخ سست

سرش سوى پستى گراید نخست‏

چو از جایگه بگسلد پاى خویش

بشاخ نو آیین دهد جاى خویش‏

مر او را سپارد گل و برگ و باغ

بهارى بکردار روشن چراغ‏

اگر شاخ بد خیزد از بیخ نیک

تو با شاخ تندى میاغاز ریک‏

پدر چون بفرزند ماند جهان

کند آشکارا بروبر نهان‏

گر او بفگند فرّ و نام پدر

تو بیگانه خوانش مخوانش پسر

کرا گم شود راه آموزگار

سزد گر جفا بیند از روزگار

چنین است رسم سراى کهن

سرش هیچ پیدا نبینى ز بن‏

چو رسم بدش باز داند کسى

نخواهد که ماند بگیتى بسى‏

چو کاوس بگرفت گاه پدر

مر او را جهان بنده شد سربسر

ز هر گونه گنج آگنده دید

جهان سربسر پیش خود بنده دید

همان تخت و هم طوق و هم گوشوار

همان تاج زرّین زبرجدنگار

همان تازى اسپان آگنده یال

بگیتى ندانست کس را همال‏

چنان بد که در گلشن زرنگار

همى خورد روزى مى خوشگوار

یکى تخت زرّین بلورینش پاى

نشسته بروبر جهان کدخداى‏

ابا پهلوانان ایران بهم

همى راى زد شاه بر بیش و کم‏

چو رامشگرى دیو زى پرده دار

بیامد که خواهد بر شاه بار

چنین گفت کز شهر مازندران

یکى خوشنوازم ز رامشگران‏

اگر درخورم بندگى شاه را

گشاید بر تخت او راه را

برفت از بر پرده سالار بار

خرامان بیامد بر شهریار

بگفتا که رامشگرى بر درست

ابا بربط و نغز رامشگرست‏

بفرمود تا پیش او خواندند

بر رود سازانش بنشاندند

ببربط چو بایست بر ساخت رود

بر آورد مازندرانى سرود

که مازندران شهر ما یاد باد

همیشه بر و بومش آباد باد

که در بوستانش همیشه گلست

بکوه اندرون لاله و سنبلست‏

هوا خوشگوار و زمین پر نگار

نه گرم و نه سرد و همیشه بهار

نوازنده بلبل بباغ اندرون

گرازنده آهو براغ اندرون‏

همیشه بیاساید از خفت و خوى

همه ساله هر جاى رنگست و بوى‏

گلابست گوئى بجویش روان

همى شاد گردد ز بویش روان‏

دى و بهمن و آذر و فروردین

همیشه پر از لاله بینى زمین‏

همه ساله خندان لب جویبار

بهر جاى باز شکارى بکار

سراسر همه کشور آراسته

ز دیبا و دینار و ز خواسته‏

بتان پرستنده با تاج زر

همه نامداران بزرّین کمر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *