تولد و کودکی کورش هخامنشیروایت گزنفنکورش

بررسی روایت گزفتن

این سخن گزفن که گوید آنچه دانیم اساس درستی دارد زیرا پیداست وی روایت هرودتوس به خوبی آگاه بوده است و روی هم رفته آن را پذیرفته ، لیکن ، شاخ و برگ های باورنکردین را از آن زدوده و آرایش های دیگربدان افزوده است

اینکه گوید نخست مادها و گرگانیان به دلخواه خود فرمانبردار کورش شدند نشان میدهد که گزفن چگونه از روایت های پیشین بهره می گرفته است  . آورده ایم که چگونه – بنا بر روایت هردتوس – مادها به دلخواه خود سروری کورش را پذیرفتن و از گفته دیگری – کتزیاس – روایت کرده ایم که گرگانیان خود به فرمان کورش در آمدند هرودتوس که از فرمانبرداری مادها سخن گفتهدربازه گرگانیان خاموش است و کتزیاس کهع از جنگ سخت میان پارسیان و مادها گفت و گو میکند به فرمانپذیری گرگانیان اشاره دارد بنابراین گزفن آن اشاره کتزیاس را که به سود کورش بوده است برگرفته و با روایت هرودتوس در آمیخته . لیکن همه خواب های آستواگس و دشمنی او را با کورش – بنابر نوشته هرودتوس – و جنگ های ماده با پارسیان و نام و نژاد کورش  -بنابر نوشته هرودتوس – و جنگ های مادها با پارسیان و نام و نژاد کورش – بنا بر نوشته کتزیاس – را نادیده گرفته است .

چنانکه به جای خود خواهیم آورد دلیلی مبنی بر فرمانبرداری هندوان از کورش در دست نداریم و فرمانبروائی کورش ر قبرس ، مصر و حتی بر فنقیه نیز از بیخ و بن نادرست است زیرا که این سامان ها را کمبوجیه پسر کورش به اینشهر افزود نه خود کورش

گزفن در نام خاندان و نژاد کورش و همچنین نام و نژاد پدر و مادرش از هرودتوس پیروی کرده است ، و این سخن که او گوید کمبوجیه پادشاه پارس بود درست تر از نوشته کتزیاس و دیگران است . کزفن بی گمان از روایت کتزیاس درباره نام و نژاد کورش سخت خشمناک بوده است و اینکه گوید مادر کورش را همه  ماندانه دختر استواگس می دانند تو دهنی جانانه ایست که به کتزیاس می زند و گفته او را پوچ و یاوه می انگارد

آنچه  درباره آموزش و پرورش پارسی می گوید اگرچه بیشتر به آموزشو  پرورش اسپارتیان می ماند لیکن سود مند است و اگر چه رفتن کورش به دربار ماد و زیستن وی در آنجا برای چند سالی ، شاید درست باشد ولی نوشته هروتوس مبنی بر دشمنی وی با آستواگس و جنگش با آن تاجدار تاریخی تر و درست تر از روایت گزفن است و مهربانی آستواگس و پسر – ساختگی – او  ریشه و بن تاریخی ندارد . چنانکه میدانیم آستواگس پسری نداشت و خود با کورش جنگید و گرفتار شد .

و این  گفته گزفن که کورشنوجوانی بود در پارس هنگامی که آستواگس در ماد درگذشت به هیچ روی درست نیست زیرا کورش در ۴۹ سالگی آستواگس را در جنگ گرفتار کرد و تا هنگامی که به جنگ کرزوس پادشاه لودیا می رفت، پادشاه پیشین ماد زنده بود

داستان پادشاه آشور نیز از بنیاد افسانه استزیرا که آشور در آن هنگام جز نامی بیش نبود

بنابراین میبینیم که گزفن با بهرهوری از روایت های پیشینیان و آراستن و پیراستن آنها افسانه ای تاریخی شیرینی ساخته است که هیچ تاریخ نویسی نمی تواند از آن چشم بپوشد ولی سخن وی تنها تا آنجائی درست است که از هرودتوس سرچشمه گرفته باشد

از این رو نمیتوانیم نوشته گزفن را روایت تاریخی اصیلی بدانیم و آن را یکی از روایتهای چهارگانه ای که هرودتوس می دانست بشمار آوریم

در آخر انکه نوشته گزفن داستانی دلکش و شیرین است ولی ارزش تاریخی ندارد

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *