یکی پر طمع پیش خوارزمشاه شنیدم که شد بامدادی پگاه…
بیشتر بخوانید »باب ششم در قناعت
یکی را تب آمد ز صاحبدلان کسی گفت شکر بخواه…
بیشتر بخوانید »من از بصره آورده ام بس عجب حدیثی که شیرین…
بیشتر بخوانید »شکم صوفیی را زبون کرد و فرج دو دینار بر…
بیشتر بخوانید »یکی نیشکر داشت در طیفری چپ و راست گردیده بر…
بیشتر بخوانید »یکی را ز مردان روشن ضمیر امیر ختن داد طاقی…
بیشتر بخوانید »یکی نان خورش جز پیازی نداشت چو دیگر کسان برگ…
بیشتر بخوانید »یکی گربه در خانه ی زال بود که برگشته ایام…
بیشتر بخوانید »یکی طفل دندان برآورده بود پدر سر به فکرت فرو…
بیشتر بخوانید »شنیدی که در روزگار قدیم شدی سنگ در دست ابدال…
بیشتر بخوانید »