میرفتیم، و درختان چه بلند، و تماشا چه سیاه! راهی…
باد آمد، در بگشا، اندوه خدا آورد. خانه بروب، افشان…
ای در خور اوج! آواز تو در کوه سحر، و…
آری، ما غنچه یک خوابیم. غنچه خواب؟ آیا میشکفیم؟ یک…
افتاد. و چه پژواکی که شنید اهریمن، و چه لرزی…
در جوی زمان، در خواب تماشای تو میرویم. سیمای روان،…
دستی افشان تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد، هر…
برآبی چنین افتاد. سیبی به زمین افتاد. گامی ماند. زنجره…
درها به طنینهای تو وا کردم. هر تکه نگاهم را…
سرچشمه رویشهایی دریایی، پایان تماشایی. تو تراویدی: باغ جهان تر…