اسکندر

اسکندر

پاسخ کید به نامه اسکندر و نمایاندن چهار چیز شگفت

چو نامه بر کید هندى رسید فرستاده پادشا را بدید…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

پند دادن قیدافه اسکندر را

بخندید قیدافه از کار اوى ازان مردى و تند گفتار…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

رفتن اسکندر به نزدیک فغفور چین

و زان روى لشکر سوى چین کشید سر نامداران بیرون…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

باز فرستادن اسکندر پیغامى را به کید پادشاه هند براى گرفتن چهار چیز شگفت

فرستاده آمد بکردار باد بگفت آنچ بشنید و نامه بداد…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

چاره نمودن اسکندر با طینوش

سکندر بیامد دلى همچو کوه رها گشته از شاه دانش…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

رسیدن اسکندر به کشور سند و جنگ کردن

بدان جایگه شاه ماهى بماند پس انگه بجنبید و لشکر…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

فرستادن اسکندر نه مرد دانا براى دیدن چهار چیز شگفت

گزین کرد زان رومیان مرد چند خردمند و با دانش…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

پاسخ طینوش به اسکندر

چو طینوش گفت سکندر شنید بکردار باد دمان بر دمید…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

سپاه کشیدن اسکندر سوى بابل

سکندر سپه را ببابل کشید ز گرد سپه شد هوا…

بیشتر بخوانید »
اسکندر

آوردن نه مرد دانا چهار چیز از کید هندى به نزد اسکندر

فرستاده برگشت زان مرز و بوم بیامد بنزدیک پیران روم‏…

بیشتر بخوانید »