باب چهارم در فوايد خاموشى

باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت دشمن آن به که نیکی نبیند

یکی را از دوستان گفتم : امتناع سخن گفتنم بعلت…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه

بازرگانى را هزار دینار خسارت افتاد . پسر را گفت…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت ترسم که بپرسند از آنچه ندانم

جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت که دانم عیب من چون من ندانى

یک روز جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت میاور سخن در میان سخن

یکی از حکما را شنیدم که می گفت : هرگز…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت مرا شنیدن کفر او به چه کار آید

عالمی معتبر را مناظره افتاد با یکی از ملاحده لعنهم…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت بندگان محمود

تنی چند از بندگان محمود گفتند حسن میمندی را که…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت بجز آنکه تو همسایه منی

در عقد بیع سرایی متردد بود م . جهودی گفت…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان

شاعرى پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت…

بیشتر بخوانید »
باب چهارم در فوايد خاموشى

حکایت که ندانى که در سرایت کیست

منجمی به خانه درآمد ، یکی مرد بیگانه را دید…

بیشتر بخوانید »