چو هرمز بر آمد بتخت پدر بسر بر نهاد آن…
بیامد بتخت کیى بر نشست چنانچون بود شاه یزدان پرست…
چو پیروز ازان روز تنگى برست بر آرام بر تخت…
چو بشنید فرزند خاقان که شاه ز جیحون گذر کرد…
وزین روى پر بیم دل خوشنواز چنین تا بر کنده…