شعراقرن ششم هجری - 485 الی 582 شمسی

زندگی نامه نظامی

جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف در سال  520 – 536 ق- در نجه یکی از شهر های باستانی آذربایجان چشم به جهان گشود.
در کودکی پدر و بعد از آن مادر را از دست داد و سالها  به تنهایی زیست. در جوانی هیچگاه از گنجه بیرون نرفت ، همانجا درس خواند و با تلاشی پیگیر علوم  زمان خود را فرا گرفت، زبانهای آذری ، فارسی ، عربی و پهلوی را به خوبی میدانست
نظامی مانند اغلب اساتید باستان از تمام علوم عقلی و نقلی بهره‌مند و در علوم ادبی و عربی کامل عیار و در وادی عرفان و سیر و سلوک راهنمای بزرگ و در عقاید و اخلاق ستوده پایبند و استوار و سرمشق فرزندان بشر بوده و در فنون حکمت از طبیعی و الهی و ریاضی دست داشته‌است.
زندگی شاعر به خلاف شاعران ستایشگر که دایم در کاخ ای امیران و پادشاهان ملازم آستان بودند آرام و بی ماجرا میگذشت . نظامی از همان دوران جوانی به شاعران ستایشگر و سخن آرایان که شرف خود را می فروختتند نفرت عمیقی داشت و می کوشید خود را از زندگی درباری دور نگه دارد نظامی در مخزن الاسرار از برتری هنر خود می گوید و ستایشگری و چاپلوسی را به باد انتقاد میگیرد

 

سیم کشانی که به زر مرده اند
سکه این سیم به زر برده اند
هر ک به زر ، سکه ی چون روز داد
سنگ ستد در شب افروز داد
لاجرم این قوم که زر میبرند
زیرترند ارچه به بالاترند

 

نظامی علاقه چندانی به تصویر کشیدن حادثه های زمان حیات خود ندارد ئ تنها در مسائلی که مستقیما با خلاقیت او  و سرنوشت سروده هاش رابطه دارد توضیحی میدهددر هریک از منظومه هایش پاره هایی به عنوان در احوال خود می آورد . آثار  نظامی  در زمان  حیات  خود  او در دنیا ی شرق آوازه ای همگانی داشت

نظامی سه بار ازدواج کرد. همسر نخستش آفاق، کنیزی بود که فخرالدین بهرامشاه حاکم دربند به عنوان هدیه‌ای برایش فرستاده بود. آفاق اولین و محبوبترین زن نظامی بود. تنها پسر نظامی، محمد از آفاق بود. وقتی نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند آفاق از دنیا رفت. در آن زمان محمد هفت سال بیشتر نداشت.

نظامی گنجوری در سال  590  – 608 هجری – در زادگاه خویش  شهر گنجه وفات یافت  . در سال‌های  اخیر بنای یاد بود شکوه مندی بر سرمزارش ساخته اند

سبک اثار نظامی :

نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستان‌سرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته‌است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.

وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته‌است.

با وجود آنکه آثار نظامی از نظر اطناب در سخن و بازی با الفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات، قابل خرده گیری است، ولی «محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگ‌ترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.

نظامی در بزم سرایی، بزرگ‌ترین شاعر ادبیات فارسی است.

به جرأت می‌توان گفت که او در سرایش لحظه‌های شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظه‌های رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی داده‌است.

آثار نظامی  :

نظامی در تاریخ ادبیات جهان با پنج اثر سترگ خود که روی هم خمسه نامیده می‌شود شهرت یافته استفاده

 

۱- مخزن السرار

مخزن الاسرار در اوایل سال  549 – 566 هجری – سروده شده است این اثر مرکب است از بیست داستان منظوم که جهان بینی اجتماعی و فلسفی شاعر و بینش او را به مسائل حیاتی گوناگون در بر گرفته است . شاعر ، خود به آنه ا مقالت نام داده استفاده

عاریت کس نپذیرفته ام 

 آنچه دلم گفت بگو گفته ام

شعبده یی تازه برانگیختم

هیکلی از قالب نو ریختم

مایه ی درویشی و شاهی دراو

مخزن الاسرار الاهی در او

بر شکر او ننشته مگس

نی مگس او شکر آلود کس

در مخزن الاسرار شاعر پیش از هر چیز به روشن  کردن نقش شعر و شاعر در زندگی میپردازد . به نظر او سخن و مخصوصا سخن مکتوب از موثر ترین عوامل در تکامل اجتماعی و حیات انسان هاست

جنبش اول که قلم برگرفت

حرف نخستین ز سخن در گرفت

پرده ی خلوت چو برانداختند

جلوت اول به سخن ساختند

تا سخن آوازه ی دل در نداد

جان تن آزاده به گل در نداد

به نظر این قلم  و سخن است که دیدگان انسان را میگشاید . به او زندگی میبخشد و راه های تعالی و اعتلای زندگانی را می اموزد . نظامی فراموش نمیکند که شاعری و سخنوری علاوه بر اینکه کار شریف است ، دشوار و پر مسئولیت نیز است و سخن شاعر میباید پر معنا و سرشار باشد 

مخزن الاسرار سبب آوازه و قبول عام یافتن نظامی در همه مشرق زمین شد و داستان سرایی با اندیشه های عمیق فلسفی و اجتماعی که میتوانست رازهای زندگی را در زمینه های گوناگون کشف کند . به تاریخ ادبیات عرضه کرد

۲- خسرو و شیرین :

نظامی سرودن منظومه خسرو وشیرین را در سال  559 – 576 هجری – به پایان رساند این اثر نه تنها در خلای نظامی بلکه میتوان گفت در ادبیات همه ملل شرق حادثه ای نو بود . خسرو و شیرین داستانی است در باره وسعت قلب انسان و عظمت آرزوهایش و قدرت چیرگی عشق

نظامی در باره منظومه خسرو شیرین  که از نادرترین داستان های بزرگ ادبیات جهان است  چنین می گوید :

مرا چون هاتف دل دید دمساز

بر اورد از رواق همت اواز

که بشتاب ای نظامی زود ، دیر است

فلک به عهد و عالم زود سیر است

بهاری نو بر ار از چشمه نوش

سخن را دست و پایی تازه بر پوش

افسانه خسرو و شیرین ، باروایات گوناگون مدتها در میان ملل مشرق زمین رایج بوده است . شاعر بزرگ فارسی ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه خود هنگام بحث از خسروپرویز از این موضوع سخن گفته و از مهر و محبت میان شیرین و خسرو داستانی ضمنی آورده  این موضوع کار نظامی را که تصمیم گرفته منظومه ایی از دلباختگی های شیرین و خسرو بسازد هم دشوار میکند هم آسان . آسان از آن جهت که دلدادگی شاه ساسانی با شیرین زیبا به هنرمند امکان بی حد میداد تا به تاریخ سرزمین خود اشاراتی ضمنی کند ، کار و زحمت پرثمر و مقدس انسانهای عادی و مسائلی که از دیدگاه آنان مطرح است را به شیوه ای زیبا بیان کند ولی دشوار از آن جهت که فردوسی ، که نظامی او را عمیقا می ستوده پیرامون این موضوع سخن گفته بود و حرفی ناگفته نمانده بود .

خسرو و شیرین افسانه محبت در معنای واقعی کلمه است . اگر صحنه های کوتاه نبر بهرام چوبینه را مستثنا کنیم سراتاسر منظومه پیرامون قصه های عشقی خسروپرویز دور میزند  نظامی قدرت و عظمت  مهر و عشق را در غزل هایی که در جوانی سروده بود و همچنین قطعات گوناگون مخزن الاسرار ترنم کرده است . خسرو وشیرین یاد بود شکوهمندی از دلباختگی است بی جهت نیست که شاعر این افسانه ی محبت را با بیان اجمالی اندیش ی فلسفی خود اغاز می کند

مرا کز عشق برر باید شماری

مبادا تا زیم ز عشق کاری

فلک جز عشق محرابی ندارد

جهان بی خاک عشق آبی ندارد

اگر بی عشق بودی جان عالم

که بودی زنده در دوران عالم

کسی کز عشق خالی شد فسرد ست

گردش صد جان بود ، بی عشق مرده ست

منظومه خسرو وشیرین  ، نظامی را در سراسر سرزمین های خاور نزدیک بلند آوازه کرد . حتی در برخی کشورها به عنوان بزرگترین شاعر زمانه ستوده میشد

 چند بیت از مناظره بین خسرو وفرهاد در منظومه خسرو شیرین نظامی

نخست بار گفتش که : ز کجایی ؟

بگفت : از دار ملک اشنایی

بگفت : آنجا به صنعت در چه کوشند ؟

بگفت : اندوه خرند و جان فروشند

بگفتا : جان فروشی در ادب نیست

بگفت : از عشق بازان این عجب نیست

بگفت : از دل شدی عاشق بدینسان ؟

بگفت : از دل تو میگویی ف من از جان

بگفتا : عشق شیرین بر تو چون است ؟

بگفت :  از جان شیرینم فزون است

بگفتا : هرشبش بینی چو مهتاب ؟

بگفت : آری چو خواب اید ف کجا خواب ؟

بگفتا : دل زمهرش کی کنی پاک ؟

بگفت : انگه که باشم خفته در خاک

بگفتا : گر کسش ارد فرا چنگ ؟

بگفت :  آهن خورد ، ور خود بود سنگ

۳- لیلی و مجنون :

نظامی این اثر را در مدت چهار ماه در شهریور ماه ۵۶۷ –  584 هجری – به پایان رساند .

لیلی و مجنون ، منظومه یی عاشقانه است  که به درخواست اخستان ، شاه شیروان توسط نظامی سروده شده است .شاعر در مقدمه لیلی و مجنون  وحتی در متن ان حاشیه پردازی های بسیار کرده است و از ستمکاران و ستمدیدگان سخن گفته است و گاه راه اعتراض فرمانروایان را به عدل و داد خوانده است

شاعر قهرمانان منظومه ، قیس و لیلی  را نیز به مثابه ی تمثال هایی با صفات و سجایای نیک انسانی وبرای خوانند دوست داشتنی تصویر کرده است و این دو جوان ناکام را تا مرحله ی تمثال های جاویدان ادبیات جهانی سوق داده است . لیلی و مجنون افسانه محبت است . قیس و لیلی هردو نمونه ی  عشق حقیقی و آزادی اند که قرون وسطا برای همه ی انسان ها ، نا آشنا و غیر عادی بود .

در لیلی و مجنون ، قیس که یک شاعر و اندیشمند است و لیلی نیز هم شاعر و هم دلباخته شعر است . و زبان واسطه بین لیلی و مجنون میشود .

این داستان نخستین بار توسط نظامی به نظم در ام و مثابه یکی از اثار ارزنده جهانی تاثیر شگرفی در ادبیات ملل مشرق زمین داشته است

هر روز که صبح بردمیدی

یوسف رخ مشرقی رسیدی

کردی فلک ترنج پیکر

ریحانی او ترنجی از زر

لیلی ز سر ترنج بازی

کردی ز زنخ ترنج سازی

زان تازه ترنج نو رسیده

نظاره ترنج کف بریده

چون بر کف او ترنج دیدند

از عشق چو نار می‌کفیدند

شد قیس به جلوه‌گاه غنجش

نارنج رخ از غم ترنجش

برده ز دماغ دوستان رنج

خوشبوئی آن ترنج و نارنج

چون یک چندی براین برآمد

افغان ز دو نازنین برآمد

عشق آمد و کرد خانه خالی

برداشته تیغ لاابالی

غم داد و دل از کنارشان برد

وز دل شدگی قرارشان برد

زان دل که به یکدیگر نهادند

در معرض گفتگو فتادند

۴- هفت پیکر

نظامی منظومه هفت پیکر را به درخواست علاء الدین کورپه اصلان فرمانروای مراغه در سال .۵۷۵ –  592 هجری – به پایان رساند

نظامی موضوع این منظومه را از تاریخ ایران سزمین گرفته و قهرمان این منظومه بهرام گور ، پنجمین پادشاه سلسله ساسانیان است .

نظامی در سرودن هفت پیکر قصدی دیگر داشته است و سعی کرده چیزهایی که پیش از او درباره قهرمان داستان گفته اند بازگو نکند حتی مطالب ضمنی را که فردوسی آورده بوود با حالت و کیفیتی خاص به کار برده است  .

شاعر چیره دست در انجام منظومه هفت پیکر ، جهان بینی فلسفی  – اجتماعی خود به ویژه امال خود را در ظهور فرمانروای ایده ال به اوج میرساند . در این افسانه میبینیم که بهرام علی رغم همه تلاش ها و پیروزی های خود باز نمیتواند شاعر را قانع کند سراینده در پی قهرمانی است که از میان توده های وسیع مردم برخیزد

گوهر آمای گنج خانه راز

گنج گوهر چنین گشاید باز

کاسمان را ترازوی دو سرست

در یکی سنگ و در یکی گهرست

از ترازوی او جهان دو رنگ

گه گهر بر سر آورد گه سنگ

صلب شاهان همین اثر دارد

بچه یا سنگ یا گهر دارد

گاهی آید ز گوهری سنگی

گاه لعلی ز کهربا رنگی

گوهر و سنگ شد به نسبت و نام

نسبت یزدگرد با بهرام

آن زد و این نواخت این عجبست

سنگ با لعل و خار با رطبست

هرکه را این شکسته پائی داد

آن لطف کرد و مومیائی داد

روز اول که صبح بهرامی

از شب تیره برد بدنامی

کوره تابان کیمیای سپهر

کاگهی بودشان ز ماه و ز مهر

در ترازوی آسمان سنجی

باز جستند سیم ده پنجی

خود زر ده دهی به چنگ آمد

در ز دریا گهر ز سنگ آمد

یافتند از طریق پیروزی

در بزرگی و عالم افروزی

۵- اسکندر نامه

نظامی چند سال آخر عمر خود را صرف سرودن اسکند نامه که از لحاظ حجم بزرگترین اثر اوست کرد . این اثر به دو بخش شرفنامه و اقبال نامه تقسیم میشود و بیشتر مورد رضایت اوست

نظامی در آغاز اثر سبب تصنیف کتاب را بیان داشته است . این قطعه ارتباط او را با کار خلاقه و این را که معنا و مفهوم زندگی را فقط در کار و تلاش می بیند آشکار میسازد

اسکندر نامه در میان همه منظومه های نظامی اثری است که بر اسا سوژه پیچیده تصنیف شده است و زمینه های وسیع اندیشگی را احاطه کرده است .

این منظومه علا رغم آن که در دوران پیری سروده شده زیباترین نمونه هنروری و سخنوری غالب ابیات منظومه تا حد یک ضرب المثل پر معنا و حکمت امیز است . حادثه ها در طراحی بدیع و زیبا دنبال میشود رمز ها و کنایه ها و معماهایی که در گفتگوی دارا و اسکند از آنها استفاهده می شود تفال اسکند با آینه و کبک .همه و همه رغب خوانند را برای خواندن اثر بیشتر میکند .

در اقبال نامه ، دومین بخش از اسکند نامه شاعر به تحلیل مسال علمی – فلسفی میپردازد . اقبال نامه با بازگشت اسکندر به یونان ، مشورت او با علما و دستور ترجمه یونانی کتابهایی که با خود آورده بود آغاز میشود

سکندر که خورشید آفاق بود

به روشن دلی در جهان طاق بود

از آن روشنی بود کان روشنان

برو انجمن ساختند آنچنان

چو زیرک بود شاه آموزگار

همه زیرکان آرد آن روزگار

چو شه گفت آن زیرکان گوش کرد

جداگانه هر جام را نوش کرد

بر آن فیلسوفان مشکل گشای

بسی آفرین تازه کرد از خدای

پس آنگاه گفت ای هنر پروران

بسی کردم اندیشه در اختران

برآنم که اینصورت از خود نرست

نگارنده‌ای بودشان از نخست

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫3 نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن