شعرامعاصر

زندگی نامه ابوالقاسم لاهوتی

ابوالقاسم لاهوتی در سال  1266 در کرمانشاه به دنیا آمد . پدر پیشه کفش دوزی داشت و هر دو شاعر و آزادی خواه بودند . وی در خانه پدر با محیط ادبی کرمانشاه آشنا شد و در شانزده سالگی به کمک مالی یکی از دوستان خانواده برای تکمیل تحصیلات به تهران رفت .

در سال ۱۲۸۴ اولین غزل او که مظمومی آزادی خواهی داشت در روزنامه حبل المتین کلکته انتشار یافت و تا اندازه ایی برای او شهرت به ارمغان اورد شاعر وارد جریانات سیاسی شده و در انقلاب مشروطه در صف فدائیان آزادی قرار گرفته و با مستبدان جنگید .

لاهوتی روزگاری در شمار درویشان بود ولی معلوم نیست در چه سالی و چگونه این راه زرا برگزیده آما بنا بر بعضی از اشعارش در سنین جوانی از حیران علیشاه که از درویشان نامدار کرمانشاه بود پیروی میکرد .

پیدا نیست که او تا چه سنی در جرگه درویشان به سربرده و چرا سرانجام پشت به همه چیز زده

 

لاههوتی علاوه بر زبان فارسی به زبانهای تازی ، عربی ، فرانسوی ف ترکی و روسی آشنایی داشت و ترجمه های زیادی از آن زبانها به زبان فارسی دارد ..

یکی از ویژگی های شعر لاهوتی اینست که شاعر خود را در تنگنای قافیه قرار ندادهو تا اندازه ای آزاد کرده و اوزان عروضی را هم بیش و کم به هم ریخته تا بتواند سخنش را در کوتاهترین و رساترین کالبد که میشود به گوش مردم رساند .

شورانگیز ترین دیدگاه لاهوتی میهن و میهن پرستی اوست  او با آنکه سالیان دراز دور از ایران به سر میبرد و یک کمونیست بود یک دم از مهینش غافل نشد و همواره به یاد ان بود و به ایرانی بودنش میبالید .

تنیده یاد تو در تارو پودم میهن ای میهن                     بود لبریز از عشقت وجودم میهن ای میهن

تو بودی کردی از نابودی و با مهر پروردی                فدای نام تو بود و نبودم  میهن ای میهن

به هر مجلس به هر زندان به هر شادی به هر ماتم              به هر حالت که بودم با تو بودم میهن ای میهن

به دشت دل گیاهی جز گل رویت نمی روید                 من این زیبا زمین را آزمودم میهن ای میهن

دل لاهوتی همیشه از ویرانی و بی سرو سامانی کشورش اندوهگین بود

به نامه ات وطنم را نوشته ام  آزاد                     به رخ ز دیده ام از شادی آب می آید

من آن مبارز ایرانم که از وطنم                       فقط به یادم تیر و طناب می آید

کنم چو فکر از آن خلق و آن ستم کانجاست         به دل غم و به تنم اضطراب می آید

 

 

وی شعر های زیادی در راه مشروطه سرود

 

در ایران ، چون به ضد ظلم شاهی            به پا شد بیرق مشروطه خواهی

مجاهدها ز هر سو دسته دسته                به زیر سرخ پرچم عهد بسته

به دفع خصم ازادیی مردم                      مسلح آمدند اندر تهاجم

کنون از چهل شد سال از آن دم               ولی چون روز پیش آید به یادم

که من هم رهبر یک دسته بودم               به راه خلق پیمان بسته بود

لاهوتی در ژاندارمری  به صورت غیابی به جرم خراب کاری به اعدام محکوم شد که سبب شد لاهوتی به عثمانی بگریزد در آنجا تحت تاثیر صابر – شاعر به نام قفقاز – قرار گرفت و شیوه رئالیسم – به کار بردن شعر طنز به حربه مبارزه سیاسی – از او آموخت

بعد سه سال به ایران بازگشت و در کرمانشاه بازشت و روزنامه بیستون را انتشار داد بعد از شکست قوای اروپای مرکزی به استانبول بازگشت و مجله ادبی پانزده را انتشار داد

در سال ۱۳۰۰ با میانجی گری حاجی مخبر السلطنه به ایران بازگشت و در آذربایجان وارد خدمت ژاندارمری گشت . در همان سال با گروهی از افسران ژاندارمری با ملیون تبریز هم پیمان شد و به تبریز حمله کرد . حمله کنندگان کل شهر را گرفتند بجز باغ شمال – مرکز قزاقخانه تبریز – اما یک اتفاق غیر منتظره  سبب شد که لاهوتی به همراه گروهی از افسران به قفقاز بگریزد

سالهای نخست زندگی لاهوتی در بادکوبه و مسکو به دشواری گذشت ولی به زودی زندگیش سرو سامان گرفت و به انجمن های علمی آنجا راه یافت و بسیار زود سرشناس و پرآوازه گشت عنوان شاعر ملی تاجیکستان را گرفت . وی دمی از فرهنگ ایران غافل نبود و هموراه در راه گسترش ان میکوشید . یکی از بزرگترین تلاشهای او برای بالا بردن ارزش زبان فارسی این است که به کمک همسر و ا.ا. استاریکف  – فردوسی شناس بزرگ روس – دست به برگردان شاهنامه از زبان پارسی به زبان روسی بود

در سال ۱۳۳۶دفتر زندگی لاهوتی سراینده انقلابی روز ما پس از ۷۳ سال زندگی پر تلاش بسته شد  . وی که آرزو داشت در خاک میهن جان دهد و در میهن به خاک سپرده شود در غربت جان سپرد و در همانجا به خاک سپرده شد .

.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫5 نظرها

  1. باسلام خدمت دوستان گرام اگر میخواهید بدانید پدر لاهوتی چکاره بوده،لطفا کمی به خود زحمت بدهید و مطالعه خود را زیاد کنید.
    در کتاب انقراض قاجاریه نوشته شاعر بزرگ بهار،کاملا توضیح داده پدر لاهوتی کی یوده،این چیزی که شما نوشتید دروغ بافیهای منشور گرگانی گفته،بعد هم راجع به نوع تبعید و علاقه مندی لاهوتی و حتی ترجیع بندیهایش هم کاملا دقت بفرمایید. همیشه تلاش کنید اطلاعات درست به مخاطب بدهید که بعدها تاریخ دروغ تولید نشود.
    سپاسگذار از سایت خوبتان

  2. این غزل زیبا از ابوالقاسم لاهوتی است که مطلع آن اینست….
    نشد یک لحظه از یادت جدا دل
    زهی دل آفرین دل مرحبا دل

    و الی اخر

  3. سلام
    متاسفانه من اطلاعات دقیقی در مورد این تسنیف ها ندارم
    و حداقل ندیدم جایی منتشر شده باشه

    با تشکر

  4. درود.. من شنیدم استاد لاهوتی چند تصنیف داشته . لطفا در مورد آنها اطلاعاتی بدید . و یا اثر را جهت دانلود در اختیارمون بذارید

  5. واقعا عالی بود ممنون فقط اطلاعات بیشتری درباره زندگیش بزارید و در نوشتن بعضی جملات حروف قاطی شده و مفهمومش نا مشخصه لطفا درستش کنید ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *