خسرو پرویز

برآمد برین روزگارى دراز نبد گردیه را بچیزى نیاز چنین…

کهن گشته این نامه باستان ز گفتار و کردار آن…

چو آمد بران شارستان شهریار سوار آمد از قیصر نامدار…

چنین تا خبرها بایران رسید بر پادشاه دلیران رسید که…

چنین تا بیامد مه فوردین بیاراست گلبرگ روى زمین‏ جهان…

چنان بُد که یک روز پرویز شاه همى آرزو کرد…

دبیر جهان دیده را پیش خواند بران پیشگاه بزرگى نشاند…

ازان پس چو بشنید بهرام گرد کز ایران بخاقان کسى…

از ان پس چو گسترده شد دست شاه سراسر جهان…

چو آگاهى آمد ز خسرو براه بنزد بزرگان و نزد…