حمله به بابل و فتح آن در زمان کورشروایت هرودتوسکورش

شهر بابل

میان دیوارهای شهر ، باغ ها و کشتزارها درست کرده بودند و خانه های زیادی در آن جای ها دیده نمی شد اما میان شهر و  به ویژه بخش غربی آن پر از خانه های دو یا چند طبقه و کوچه های چرک و تنگ و بتخانه ها و بازار های شلوغ بود

دروازه ایشتار در شمال شهر که هنوز تا اندازه ای بر پای مانده بسیار با شکوه و زیبا ساخته شده بود ، و به هر خیابان بزرگ و سنگفرش شده مرکزی باز می شد . این خیابان ۱۰ متر پهنا داشت و آن را ای – ایبور- شیو می نامیدند که چنین معنی می داد – پای دشمن بدان نرساد – و امروز باستان شناسان آن را خیابان رژه می گویند.

در کنار این خیابان سه ساختمان بزرگ و استوار بر آورده بودند که هم بکار دغاع شهر می آمد و هم به عنوان کاخ از آن استفاده می شدو آنها را نبوکد نصر ساخته بود گویا در همین جا وی برای زنش شاهدخت آمی تیس ایرانی باغ های آویزان را که یکی از شگفتی های هفت گانه جهان کهن به شمار می آمد درست کرده بود

در پائین دست کاخ نبوکد نصر ، برج بابل بنا شده بود که هفت طبقه و بیش از ۶۰ متر بلند داشت

بابلیان آن را ا – تمن – ان – کی می خواندند و ان بتخانه یادگاری خدای آسمان و خدای زمین معنی می داد و در طبقه هفتم جایگاهی مقدسیبه نام سهورو برای خدای بزرگ ، مردوک درست کرده بودند که هرودتوس با آب و تاب از آن سخن می راند.

در آن یک کرسی باشکوه و میزی زرین نهاده بودند و هیچکس نمی توانست بدان درآید . لیکن هرشب کاهنان مردوک دختر بسیار زیبائی را از میان شهریان بر می گزیدند و بدانجا می بردند و میگفتند که بت بزرگ با وی همبستر میگردد

در پائین دست برج بابل ، بتخانه بزرگ و نامی مردوک افتاده بود که ا – زگیلا نا داشت و همه پادشاهان بابل بدانجا می رفتند و تا بت بزرگ را نماز برند و زر و سیم و لاژورد و گوهر های گوناگون بدان پیشکش و نیاز میبردند و جشن آکیتو یعنی نوروز بابلی در آنجا برگزار می شد

هرودتوس گوید که تندیس مردوک و میزاو و افزارهای وی همه از زر بود و ۸۰۰ تالان – نزدیک ۳ تن – وزن داشت . در بیرون بتخانه ، دو مذبح گذارده بودند که یکی از آنها از زر بود

خیابان ای – ایبور – شبو از میان شهر بابل و از کنار این کاخ ها و بتخانه ها می گذشت و پائین تر از بتخانه – – زگلا کمی به سوی باختر پیچیده به رود فرات می رسید، و در آنجا یک پل شش پایه ای بسیار زیبا و استوار و پهن ساخته بودند و پس از آن دیوار شهر می پیوست

آن بهره از شهر که در خاور خیابان افتاده بود خانه های عامه ، بتخانه های کوچک و کوچه های تاریک و چرک داشت و در نیمه غربی و جنوبی ، کاخ ها و خانه های توانگران و بتخانه های بزرگ ساخته بودند . در شهر هشت خیابان بود که هر یک به دروازه ای می انجامید و چون به هم میرسیدند میدان های چهار گوش درست میکردند

 

 

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن