تولد و کودکی کورش هخامنشیروایت کتزیاسکورش

روایتی اصیل : پایه داستان کتزیاس

آشکار ست که کتزیاس تا توانسته نژاد و تبار و کردار کورش را ناچیز نمایانده است . آیا این کار را خود او کرده است یا آنچه را که نوشته از دیگران شنیده بوده است ؟

نولدکه و ماسپرو بر آنند که ماد ها چون شکست خود را فراموش نمی توانستند کرد بدان دلخوش کردند که کورش را از نژادی فرومایه و کردارش را ناسپاسانه نمایان کنند ، بنابراین این داستان را مادها ساختهند و کتزیاس شنید و باز گفت .

لیکن من – دکتر شاپور شهبازی – به هیچ روی این رای را نمیتوانم پذیرفت زیرا همه می دانند که مادها از همان آغاز کار در دستگاه های سپاهی و سازمان های دولتی هخامنشی راه داشتند و ارجمند و بزرگ بودند و روی هم رفته با آمدن کورش نه تنها چیزی نباختند بلکه چون در سازمان دولتی سرشناس بودند و شاهنشاه ایران ، دولت ماد و پارسیان یکی بود ، ایرانشهر بزرگتر و سر افرازتر شد .

البرت امستد متوج این نکته شده است که مادها در زمان کتزیاس بر پارسیان شوریدند و اندیشیده است که شاید وی این داستان را از ماد هائی که می خواستند پیوند نژادیشان با کورش را انکار کنند شنیده است . لیکن این رای نیز ناپذیرفتنی است چه در روزگار هرودتوس و حتی پیش از آن همه میدانستند که کورش نواده ایشتوویگو بوده است .

استاد کنت نوشته است که چون کورش بزرگ بر عموزاده خود آرشامه بر خاست و تخت را از او ربود ، کورش شیر دل پسر جنگاور داریوش دوم هم خواست مانند کورش بزرگ تخت را ب زور به چنگ اورد ، برادر وی اردشیر دوم این تختشائی را نتیجه کار کورش بزرگ میدانست  و گمان میکرد که کورش جوان  از همنام بزرگ خود سرمشق گرفته است و خواسته که کورش بزرگ را ناسپاس و ناقانونی بنمایاند – زیرا که بر نیای بزرگ اردشیر یعنی ارشامه بر خاسته بود – از این راه کورش شیر دل نیر خوار و قانون زیر پای گذار نمایش دهد . بنابراین آاوزه در افکند که کورش برزگ از خاندان ارشامه یعنی تخمه هخامنش نبوده است

کتزیاس که در دربار اردشیر بوده برای نگهداشت دل و فرمان او ، کورش بزرگ را بد تبار و تبهکار نشان داد و آنچه در درباز شنیده بود نوشت .

این رای نیز به هیچ روی پذیرفتنی نیست . اردشیر که به نیای بزرگ خود داریوش میبالید – و این نکته ایست که از نوشته خوا او پیداست – بی گمان میدانسته که این تادار در سنگنبشته بغستان کورش را از خاندان خود شمرده است .در سرتاسر روزگار هخامنشی ، کورش نمونه برازنده وستودگان و جنگاوران شمرده می دش  پارسیان او را پدر می خواندند واز برای خود او بود که خشیارشا با ان که مهمترین شاهزادگاننبود به جانشینی پدر رسید .

آرامگاه کورش نیز همواره با بزرگداشت فراوان پاس داشته می شد و پیشوایان دینی در کنار آن می ماندند . خود اردشیر مانند هر پادشاه دیگری می بایست در هنگام تاجگذاریجام را که کورش بزرگ پیش از پادشاهی رسیدن پوشیده بوددر تن بکند تا جانشین قانونی او بشمار آید .

در میدان جنگ کوناکسا یکی از یکی از سرداران بزرگ همین ارشیر دوم به کورش جوان برخورد و بر او خروشی که با کارهای ناپسندش شایستگی ان نام برترین و سربلندترین مرد پارسی یعنی کورش بزرگ را بر خود نهد از کف داده است

همه این نکات نشان می دهد که هیچ ایرانی نمیتوانست کورش را بدانگونه که کتزیاس نشان داده است بنمایاند و بنا بر این رای کنت بکلی دور از حقیقت می باشد

.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک نظر

  1. شما لابد داستان شاهزاده و گدا رو خوندید !!!؟
    اگر خوندید از دید شاهزاده و گدا یه بار دیگه داستان کوروش رو بخونید ، از اونجا که زن و مرد چوپان بچه مرده خودشون رو جای کوروش دادن به هامان ،،، کی اونجا بوده که شهادت بده بگه من دیدم که این زن و مرد روستایی بچه خودشون رو که مرده بود بجای کوروش تحویل دادن !!!؟ از کجا معلوم که کوروش رو تو بچگی نکشته و بچه خودشون رو جای کوروش جا زده باشن !!!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *