متن کامل شاهنامه فردوسی

گفتار اندر ستایش خرد

کنون اى خردمند وصف خرد

بدین جایگه گفتن اندر خورد

کنون تا چه دارى بیار از خرد

که گوش نیوشنده زو بر خورد

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد

ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنماى و خرد دلگشاى

خرد دست گیرد بهر دو سراى‏

ازو شادمانى و زویت غمیست

و زویت فزونى و زویت کمیست‏

خرد تیره و مرد روشن‏روان

نباشد همى شادمان یک زمان‏

کنون اى خردمند وصف خرد

بدین جایگه گفتن اندر خورد

کنون تا چه دارى بیار از خرد

که گوش نیوشنده زو بر خورد

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد

ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنماى و خرد دلگشاى

خرد دست گیرد بهر دو سراى‏

ازو شادمانى و زویت غمیست

و زویت فزونى و زویت کمیست‏

خرد تیره و مرد روشن‏روان

نباشد همى شادمان یک زمان‏

چه گفت آن خردمند مرد خرد

که دانا ز گفتار او بر خورد

کسى کو خرد را ندارد ز پیش

دلش گردد از کرده خویش ریش‏

هشیوار دیوانه خواند ورا

همان خویش بیگانه داند ورا

ازوئى بهر دو سراى ارجمند

گسسته خرد پاى دارد ببند

خرد چشم جانست چون بنگرى

تو بى‏چشم شادان جهان نسپرى‏

نخست آفرینش خرد را شناس

نگهبان جانست و آن سه پاس‏

سه پاس تو چشم است و گوش و زبان

کزین سه رسد نیک و بد بى‏گمان‏

خرد را و جان را که یارد ستود

و گر من ستایم که یارد شنود

حکیما چو کس نیست گفتن چه سود

ازین پس بگو کافرینش چه بود

توئى کرده کردگار جهان

ببینى همى آشکار و نهان‏

بگفتار دانندگان راه جوى

بگیتى بپوى و به هر کس بگوى‏

ز هر دانشى چون سخن بشنوى

از آموختن یک زمان نغنوى‏

چو دیدار یابى بشاخ سخن

بدانى که دانش نیاید ببن

از آغاز باید که دانى درست

سرمایه گوهران از نخست‏

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید

بدان تا توانائى آرد پدید

سرمایه گوهران این چهار

برآورده بى‏رنج و بى‏روزگار

یکى آتشى بر شده تابناک

میان آب و باد از بر تیره خاک‏

نخستین که آتش بجنبش دمید

ز گرمیش پس خشکى آمد پدید

و زان پس ز آرام سردى نمود

ز سردى همان باز ترّى فزود

چو این چار گوهر بجاى آمدند

ز بهر سپنجى سراى آمدند

گهرها یک اندر دگر ساخته

ز هر گونه گردن بر افراخته‏

پدید آمد این گنبد تیز رو

شگفتى نماینده نو بنو

ابرده و دو هفت شد کدخداى

گرفتند هر یک سزاوار جاى‏

در بخشش و دادن آمد پدید

ببخشید دانا چنانچون سزید

فلکها یک اندر دگر بسته شد

بجنبید چون کار پیوسته شد

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫2 نظرها

  1. با سلام
    شاهنامه در نگارش های مختلفی چاپ میشه که هرکدام بر گرفته از یکی از نسخخ خطی شاهنامه هست که همگی با هم تفاوت های جزئی دارند
    مطرح ترین چاپ شاهنامه ، چاپ شاهنامه از روی نسخه مسکو میباشد
    اگه منظور شما از اصل اینه که به خط خود فردوسی باشه فکر نکنم چنین کتابی باشه و یا من به شخصه نشنیدم ولی نسخخ خطی مختلفی از شاهنامه هست که نسخه مسکو معروف ترین و نسخه بریتانیا قدیمیترین نسخه هست

    شما میتوانید نسخه خطی بریتانیا را از لینک زیر ورق بزنید
    http://teca.bncf.firenze.sbn.it/ImageViewer/servlet/ImageViewer?idr=BNCF0004147894#page/1/mode/2up

  2. سلام سه تاسوال!یکی اینکه چرااشعارشاهنامه درمنابع دیگه بااینکه شما اینجانوشتید فرق میکنه ؟ودوم اینکه اصلااصل شاهنامه وجود داره؟وسوم اگه وجودداره کجاس؟ سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن