بردیه دروغین ، بازگشت از مصر و کشته شدن کمبوجیهکمبوجیه
سرگشی گئوماته
مردی که کمبوجیه به پادشاهی نشانده بود و سرزمین ایرانشهر را بدو سپرد مغی آزورو سخت بلند پرواز بود . وی که در سه سالی که شاهنشاه ایارن در آفریقا بود فرمانروائی کرد و هنگامی که ناکامی های او را دانست بر آن شد که سرکشی آغاز کند . نابود شدن گروهی از سربازان ایران در میان ریگ های آفریقا و تند خوئی کمبوجیه ، اثر بدی در ایرانیان داشت و دروغ در همه جا پراکنده گشت و ناکامی ها و تندی های او را بسیار بزرگ نمودند اهوراویشتو دریافت که دوری کمبوجیه از ایران و دیر پائی لشکرکشی او و آوازه بدخوئی و شکست هایش ایرانیان را از او رویگردان کرده است و چون کمبوجیه را پسری نبود تا جانشین او باشد – بی فرنزندی هم ننگ شمرده می شد – مردمان زمانه آغاز کردند که بردیه برای تاجداری شایسته تر است . اهور اویشتو هنگامی ای سخت نیکو یافت و برادر خود گئوماته را که در رخسار به بردیه می مانست بر انگیخت تا تخت کورش بزرگ را به چنگ اورد
این بود که گئوماته خود را بردیه خواند و جامه پادشاهی پوشید و هوادارانش به مردم گفتند که وی بردیه برادر کمبوجیه است . در آغاز ۵۲۲ گروهی انبوه از پارسیان و مادها و دیگر سرزمین های ایرانشهر به گئوماته گرویدند و در این اندیشه که پسر کورش را فرمانبرداری میکنند به زودی پیشه وران بابلی بر سند های خود نام برزیه شاه را بنوشتند و اوازه پادشاهی برادر – دروغین – کمبوجیه همه جا پراکنده شد
گئوماته و برادرش مغانی بودند که به سادگی . پاکی و آزادگی دینی بزرگزادگام ایرانی رشک و دشمنی می ورزیدند آنان نماینده و هوادار ماد نبودند و میخواستند تنها مغان را به توانائی و فرمانروائی برسانند و دولتی بر بنای دین خود درست کنند
گئوماته هیچ کاری برای بر کشیدن مادها و یافتن دوستی انان نکرد و حتی خود را از خاندان شاهنشاهی دهیااوکو مخواند و وانمود میکرد که شاهزاده ای پارسی است و نه مادی ، لیکن نه پارسیان او را میخواستند و نه مادها .
این دو غاصب برای آن که دل مردمان را به خود رام کنند املاک و ثروت بزرگان ایرانشهر را گرفتند ، نیایشگاه های آنان را ویران کردند و آزادگان را از مناصب خود برکنار ساختند و در عوض مالیات و خدمت نظامی را تا سه سال بخشیدند و بدینسان پایه دولت آزاده سواری کورش و پسرش را ویران کردند
.