
سالهایی که سردار کار آزموده و جنگاور پارس در سرزمین های ایران خاوری به کشور گشائی سرگرم داشت ، برای نبونه ئید و بابلیان بسیار گرانبها بود . انان میتوانستند و میبایست تا آنجائی که دستشان میرسید در استوار کردن دژها و باروها و نیرومند کردن لشکر بکوشند و با ساختن سدها در راه مهاجمان و فراهم آوردن خواربار در شهر ها به ویژه در بابل ، خود را برای محاصره ای طولانی اماده کنند زیرا آشکار بود که بدخواهی آنان و هم پیمانیشان با کرزوس و آمازیس مایه جنگ خواهد شد .
بودن نبونه ئید و یارانش در مرز ایران برای این کشور هم خطرناک بود زیرا انها هر آن میتوانستند از ترس جان خود دردسر و آشوبی فراهم آورند و در جنگ پیش دستی کنند و یا با این و آن پیمان ببندند و مایه دشواری کار پارسیان را فراهم آورند .
از سوی دیگر کورش بلند پرواز بود ، تا دشمن را به زانو در نمی آورد از پای نمی نشست . لشکر وی نیز به کشور گشائی و آورد جوئی خویگر شده بودند و تا آن زمان به همراه کورش هر دشمنی را از پیش برداشته بودند
با داشتن سرداری چون او ، دشوار میشد در خانه نشست و دشمن را آرام و آسوده گذاشت . از این ها گذشته سرزمین بابل بسیار بارور و حاصلخیز بود ، و بازار داد و ستد جهان آن روزگار به شمار می رفت و انبار خوار و بار و زر و سیم و پایتخت ثروتمندان و گنج های انباشته بود
پارسیان خود را برآزنده آن می دیدند که به پاداش مردانگی خود بر آن همه خواسته و گنج های فراوان دست یابند و از هنر جنگجویان ، پزشکان ، دانشوران و هنرمندان بابل سود جویند و از ثروت هنگفتی که در آن سرزمین ریخته بود ، برخوردار گردند.
.