دسته‌ها
ریاضیدان شعرا قرن سیزده هجری - 1164 الی 1261 شمسی نقاش

زندگی نامه فرصت شیرازی

میرزا محمد نصر ، فرزند میرزا محمد جعفر از سخنسرایان و استادان معروف دوره قاجاریه است

فرصت در سال ۱۲۳۳ – ۱۲۷۱ هجری – در شیراز دیده به جهان گشود. از آغاز جوانی به شعر ، موسیقی و نقاشی علاقه پیدا کرد و بر اثر ذوق و استعداد سرشار خود در مدت کمی در هر سه هنر سرآمد روزگار خود شد

فرصت نزد مظفر الدین شاه قاجار بسیار گرامی بود و لقب فرصت الدوله را از این پادشاه گرفت . شاهزاده سلطان السلطنه پسر مظفر الدین شاه فرصت را به ندیمی و معلمی خویش انتخاب کرد و پیوسته در احترام وی میکوشید. فرصت الدوله مردی پاکدامن و درستکار بود و چندی دیاست اداره فرهنگ و زمان ریاست عدلیه شیراز را بر عهده داشت

او علاوه بر ادبیات فارسی و عربی در حسابو هندسه و هئیت و منطق نیز تسلط و توانائی داشته است .

آثار:

  1. دیوان اشعار
  2. عجم – شیراز نامه
  3. اشکال المیزان در منطق
  4. بحور الحان – در علم موسیقی
  5. دریای کبیر
  6. هجر نامه – مثنوی

فرصت در سال ۱۲۹۹ – ۱۳۳۹ هجری – ددار فانی را واع گفت

تمثال دو زلف و رخ آن یار کشیدم یک روز و دو شب زحمت این کار کشیدم

اول شدم آشفته زلفش سر زلفش آخر به پریشانی بسیار کشیدم

آغوش و کنارم همه شد غیرت تاتار تا تاری از آن طره طرار کشیدم

آشوب قیامت همه شد در نظرم راست چون قامت آن دلبر عیار کشیدم

اندیشه نمودم که کشم ابروی آن شوخ اندیشه چو کج بود کمان وار کشیدم

سحر قلمم بین که کشیدم چو دو چشمش گفتی به فسون نقش د وسحار کشیدم

نوک مژه اش را به یکی خامه دلدوز خون ریزتر از خنجر خونخوار کشیدم

نقش خد نارسته هنوزش خط مشکین گوئی دو طبق گل همه بی خار کشیدم

 

.

دسته‌ها
خطاط ریاضیدان شعرا

زندگی نامه مولانا مالک

مولانا مالک اگر چه به دیلمی اشتهار داشت اما وی فیلوا کوشی قزوینی است. در بدو حال پیش والد خود مولانا امیر شهره خط ثلث و نسخ مشق کرد .خط شکسته را خوش می نوشت. و نسخ او را کسی از نسخ یاقوت تفرقه نمی کرد. آخر به وادی خط نسخ تعلیق افتاد و به زور ثلث در نسخ تعلیق سر آمد دوران گردید و بیشتر از دیگران شهرت گرفت و در فضیلت و مولویت نمایان بود و اکثر اوقات صرف مطالعه و مباحثه نمودی واکثر علوم را مثل نحو و صرف و منطق ومعانی و بیان منقح ساخته بود ودر علم ریاضی خصوصا حساب وهندسه و نجوم و موسیقی کمال مهارت و دانش داشت و معما را نیز خوب می دانست

 ر اوایل حال در سلسله رفیعه قاضی جهان و کیل در اردوی معلای شاه جمجاه می بود. و چون در آن اوان اکثر زمان استاد العلما خواجه جمال الدین محمود شیرازی در آن سلسله می بود مولانا پیش خواجه شرح تجرید و حاشیه وبعضی نسخه های دیگر دیدند.پس از ان حسب الامر شاه عالمیان پناه در کتابخانه شاهزاده ظفرلوا ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا جا گرفت ودر شهور سنه اربع و ستین و تسعمائه همراه نواب میرزائی به مشهد عالی رفت و یک سال و نیم در آن روضه مقیم بود. در آن اوان فقیر گای سرمشق از ایشان فرستاد می گرفتم چون سید سلاطین و مروج مذهب آبائه الطاهرین شاه طماسب عمارات دولت خانه مبارکه دارالسلطنه قزوین را به اتمام رسانیده بودند. به کتاب احتیاج بود حکم قضا نفاذ به احضار مولانا عزالصدر یافت که شاهزاده کیوان و قار او را به درگاه گیتی پناه فرستاده مولانا حسب الامر اعلی به دارالسلطنه قزوین آمده به آن خدمات اقدام نمود. آنچه در ایوان چهل ستون نوشته اند این غزل خواجه افظ شیرازی علیه الرحمه است که بر بوم طلا به خط لاجورد

نوشته اند:

 

 

جوزا سحر نهاد حمایل برابرم                           

یعنی غلام شاهم وسوگند میخورم

ساقی بیا ک از مدد بخت کار ساز                       

کامی که خواستم ز خدا شد میسرم

شاها من ار بعرش رسانم سریر فضل                  

مملوک این جنابم ومسکین این درم

ور باورت نمیشود از بنده این حدیث                     

از گفته کمال دلیلی بیاورم

گر برکنم دل از توو بردارم از تومهر                         

آن مر بر که افکنم این دل کجا برم

.

دسته‌ها
ریاضیدان منجم

زندگی نامه خوارزمی

ابو عبدالله محمد بن موسی خوارزمی که ریاضیدانان اروپا او را algoritmus می خوانند یکی از نخستین و بزرگترین ریاضیدانان و اختر شناسان ایران است که در بغداد کار میکرد .از زندگی و خانواده او آگاهی زیادی در دست نیست جز در حدود سال ۱۷۵ – ۱۸۰ هجری – در خوارزم متولد و هنگام جوانی در خزانه الحکمه مامون مشغول به کار و تحقیقات شد و پس از سالها فعالیت شبانه روزی بلاخره در حدود سال ۲۲۵ – ۲۳۲ هجری – دعوت حق را لبیک گفته و به دیار باقی شتافت .

برخی ار تاریخ نویسان عنوان مجوسی را به دنبال نام او اورده اند ، معلوم میشود در خانواده ای با فرهنگ از زرتشتیان خوارزم زاده شد و به همین مناسبت به احتمال قوی به نوشته های علمی ایرانی پیش از یورش عرب دسترسی داشته است

زمان خوارزمی :

روزگار خوارزمی به روزگار زرین در دوران حکومت خلیفه های عربی معروف است . روزگاری که هارون بر سرزمین های خلافت شرقی فرمان میراند . این روزگار دوران شکفتن فرهنگی است که مرکز ثقل آن در ایران بوده است

زندگی خوارزی با خلافت مامون متقارن بود . مامون به کوشش و همراهی طاهر فرزند حسین معروف به ذوالیمینین بر برادر خود امین پیروز شد.

کارهای خوارزمی در زمینه اختر شناسی :

نخستین اثری که خوارزمی در بغداد نوشت ، تنظیم جدول سینوس ها بود . خوارزمی این اثر خود را با توجه به کارهای بطلمیوس و جدول های دانشمندان هندی تنظیم کرد . ولی خود آنها را مورد تحقیق قرار داد و در نتیجه جدول او به مراتب دقیق تر از جدول های یونانی و هندی است

در واقع سه اثر خوارزمی

  1. زیج الاول
  2. زیج الثانی
  3. السند هند الصغیر

به رصد هایی که در زمان مامون صورت گرفت به سیدهانتا مربوط میشود .زیرا سند هند همان سیدهانتای هند است . سیدهانتا به چند کتاب اختر شناسی و ریاضی گفته می شود که در هند تنظیم شده است و کهن ترین آنها مربوط به نیمه نخست قرن پنجم میلادی است  .یکی از این کتابها در زمان منصور خلیفه دوم عباسی به بغداد آورده شد و توسط ابراهیم فرزند حبیب فزاری به یاری مانکا ، صفیر هند در بغداد ترجمه شد و ریاضیدانان و اختر شناسان حوزه خلافت بغداد برای نخستین بار با دانش ریاضی و اختر شناسی هند آشنا شدند .

ترجمه فزاری تا زمان خوارزمی مبنای کار اخترشناسان بود ولی پس از آن که خوارزمی دو زیج خود را ارائه کرد مرجع مطمئن تری برای اختر شناسان پدید آمد . خوارزمی در تنظیم این دو زیج به احتمال قوی روش تلفیقی خود را با استناد به دانش های یونانی ، هندی و ایرانی به کار برده است

خوارزمی از راه ترجمه سیدهاتنا با مکتب ریاضی و اختر شناسی هند و از راه ترجمه مجسطی کتاب بطلمیوس با مکتب یونانی آشنا شد. خوارزمی ترجمه هایی از نوشته های ارسطو و اقلیدس و دیگران با مکتب یونانی آشنا شد .به جز آنکه به خاطر بستگی هایی که با پاسداران فرهنگ ایرانی داشت کم و بیش از دانش نیاکان خود با خبر بود . رساله های زیج اول و زیج دوم خوارزمی به احتمال زیاد بر اساس دو رصدی که اولی در بغداد و دومی در دمشق انجام گرفت نوشته شده است

نوشته های خوارزمی در زمینه اختر شناسی و جغرافیای ریاضی اثر زیادی در کارهای دانشمندان بعدی داشته است. در واقع مسلمه مجریطی صورت تازه ایی از جدول هاب فلکی را بر اساس کارهای خوارزمی تنظیم کرد و همین جدول های مجریطی است که اساس کار اخترشناسان اروپای غربی قرار گرفت

 

  1. صورت الارض

نخستین اثر علمی در دوران تازه شکوفایی  دانش در زمینه جغرافیا دانست . خوارزمی واژه صورت الارض را به همان معنایی به کار برده است که ما امروز آن را جغرافی می نامیم

گرچه این کتاب بر اساس جغرافیای بطلمیوس تنظیم شده است ولی به هیچ وجه نمیتوان آن را ترجمه ای از جغرافیای وی دانست خوارزمی در این کتاب تقسیم بندی مطالب را به صورتی غیر از جغرافیای بطلمیوس انجام داده است و تحت تاثیر فرهنگ و باورهای ایرانی به تقسیم بندی اقلیم های هفت گانه گرایش دارددر حالی که بطلمیوس از بیست و یک ناحیه نام میبرد با وجود این ها باید گفت که خوارزمی برای نوشت کتاب صورت الارض کتاب جغرافیای بطلمیوس را پیش روی خود داشته است

 

کارهای خوارزی در زمینه حساب و جبر :

کارهای خوارزی در زمینه حساب و جبر در تاریخ ریاضیات و از دیدگاه مسیر تکاملی ریاضیات اهمیت بسیار زیادی دارد

تالیف خوارزمی در باره حساب به نام

  1. حساب الهند

این کتاب تنها از طریق ترجمه لاتینی آن به ما رسیده است و نسخه منحصر به فرد این ترجمه به زبان لاتینی و با عنوان Algorithmi numero indorum  در کتابخانه دانشگاه کمبریج نگهداری میشود

این کتاب در پیشرفت بعدی ریاضیات در اروپای غربی و جنوبی نقشی اساسی داشته است زیرا اروپای غربی و جنوبی نقشی اساسی داشته است . زیرا اروپایی ها به وسیله آن با روش هندی عدد نویسی یعنی نمادهای ده گانه هندی با به کر بردن صفر و استفاده از نظام موضعی بودن رقم ها آشنا شدند

از آنجا که در اروپای غربی و جنوبی این شکل عدد نویسی را از کتابی یاد گرفتند که به زبان عربی نوشته شده بود و نویسنده آن نیز در کشور های عربی زبان زندگی میکرد رقم های هندی دستگاه عدد نویسی دهدهی را به اشتباه رقم های عربی نامیدند

خوارزمی مسئله هایی را که به معادله درجه اول منجر می شود از راه حسابی و با روش های یک فرضی و دو فرضی حل میکند روش یک فرضی همان روشی است که امروز هم با نام راه حل فرضی مورد استفاده قرار میگیرد و خوارزمی آن را از هندی ها گرفته است

روش دوم یعنی روش دو فرضی به این ترتیب بود که با فرض دو عدد دلخواه برای مجهول هر بار میزان اشتباه را به دست آورده و به کمک انها مقدار واقعی مجهول را محاسبه می کرد . اگر به زبان نمادهای امروزی جبر صحبت کنیم ، روش دو فرضی را میتوان به این ترتیب شرح داد

 

فرض کنید f(x) = p  ، که در آن f(x) تابعی خطی نسبت به x و p  مقدار تابت باشد در آغاز  x=a و سپس  x=b و به دست می اوریم

f(a) = A و f(b) = B  

P-A را با E  و P-B را با K  نشان می دهیم در این صورت داریم

X = (bE – Ak)/(E – K)

البته به گمان خوارزمی رابطه ای که در اینجا به دست می آید و به یاری آن میتوان مقدار مجهول را پیدا کرد تصادفی است

  1. جبر

کتاب جبر خوارزمی نقشی بسیار اساسی در تاریخ ریاضیات داشته و نمونه مشخصی است از پژوهش های ریاضیدانان ایرانی در دوره ای از تکامل ریاضیات که سمتگیری کاربردی داشته است .این کتاب بعدها به زبان لاتین ترجمه شد و برای مدتی طولانی تنها کتاب درسی ریاضیات در اروپای غربی بود

برخی از مطالب این کتاب ، کارهای دیوفانت و دانشمندان هندی را به یاد می آورد و به همین مناسبت برخی گمان می بردند که خوارزمی از این سرچشمه ها استفاده می کرده است ، برخی از روش هایی که خوارزمی برای حل معادله به کار برده ما رو به یاد دیوفانت می اندازد ولی خوارزمی به هیچ وجه از کوتاه نویسی  که خاص جبر دیوفانت است استفاده نمی کند و اصطلاح های او را به کار نمی برد به جز این بررسی های تاریخی نشان داده است که آشنایی دانشمندان دربار خلیفه عربی با کارهای دیوفانت بعد از تنظیم کتاب خوارزمی بوده است

به همین ترتیب به دلیل اختلاف هایی که بین روش های خوارزمی با روش های دانشمندان هندی در حل معادله ها وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که او در کتاب جبر و مقابله خود از روش های هندی هم پیروی نکرده است

جبر خوارزمی حتی از دیدگاهی که دنبال می کند ارتباطی با جبر یونانی ندارد یونانی ها در بخش عمده ای از کارهای خود هیچ ضرورتی نمیدیدند که به کاربرد مفهوم های عملی توجه کنند در حالی که خوارزمیدرست برعکس عمل میکرد و تلاش او در اینت جهت بود که علم را به خدمت زندگی بگمارد هدف علمی آن را بشناسد و بشناساند . جبر خوارزمی بخش های ویژه ای درباره تجارت ، تقسیم ارث و عمل کردن به وصیت ها دارد و بر خلاف یونانی ها که همه چیز را به هندسه منجر می کردند خوارزمی برخی از مسئله های هندسی را با یاری معادله حل میکند

ارزش علمی کار خوارزمی در این است که کتاب او تنها رساله ای درباره حل مسئله نیست بلکه خوارزمی الگوریتم حا معادله ها را مطرح میکند کاربرد آن را هم توضیح میدهد و هر جا لازم می بیند از روش های هندسی هم سود می جوید

واژه جبر که خوارزمی برای نامیدن این شاخه از دانش ریاضی انتخاب کرده است معرف درستی این اندیشه است . خوارزمی جبر را به معنای جبران کردن می گرفت که به زبان امروزی به معنای انتقال یک عدد با یک جمله منفی از یک سمت به سمت دیگر معادله است که آن را به عدد یا جمله ای با ضریب مثبت تبدیل می کند

در کنار واژه جبر به واژه مقابله بر میخوریم که معرف عمل دیگری در معادله است : معادل قرار دادن دو عبارت برابر در دو سمت معادله

بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی ریاضیدان آغاز سده شانزدهم میلادی خیلی خوب دو واژه جبر و مقابله را تعریف میکند ، شیخ بهائی می گوید :

قسمتی از معادله را که شامل مقدار منفی است ممیتوان حذف کرد و به طرف دیگر معادله افزود این عمل را جبر گویند جمله های مشابه را میتوان از دو طرف معادله حذف کرد این عمل مقابله است

عمل های جبر و مقابله به زبان امروزی ، عبارتند از انتقال جمله ای از یک سمت به سمت دیگر معادله – با تغیر علامت – و جمع جبری جمله های مشابه

در کتاب جبر خوارزمی راه حل معادله های درجه اول و دوم شرح داده شده است درست است که خوارزمی برای حل معادله های درجه دوم به ظاهر راه حل کلی نمیدهد و با تقسیم معادله های درجه دوم به پنج گونه مختلف برای هر کدام راه حلی جداگانه ارائه می کند ولی ضمن حل نمونه های عددی اغلب همان دستوری را دنبال میکند که امروز برای حا معادله های درجه دوم می شناسیم – نمونه معادله حل شده توسط خوارزمی و مقایسه با روش امروزی در صفحه ۷۴ الی ۷۹ کتاب نگاهی به تاریخ ریاضیات در ایران اثر پرویز شهریاری –

نام خوارزمی در آغاز با ترجمه کتاب  حساب الهند   او به اروپا رفت و الخوارزمی به صورت لاتینی شده آن الگوریتموس تبدیل شد و بعد ها به تدریج در تمامی اروپای غربی و جنوبی با نام الگوریتموس و بعد ها الگوریتم از راه عدد نویسی هندی آشنا شدند . ولی به تدریج این اصطلاح به هر دستگاه یا دنباله ای از محاسبه داده شد

به این نکته باید توجه کرد که واژه الگاریتم هیچ ربطی با واژه الگوریتم ندارد در ضمن الگوریتموس در آغاز در اروپای غربی به معنای محاسبه شمرده می شد و بعد ها به شاخه ای از منطق ریاضی شمرده شد

نامی که خوارزمی بر کتاب جبر خود گذاشته است امروز در همه زبان های زنده دنیا باقی مانده است : در زبان فرانسوی Algebre   ،  در زبان انگلیسی Algebra ، در زبان روسی  آلگبر  و غیره . میبینیم حتی حرف تعریف ال هم از ابتدای آن حذف نشده است

تا بیش از نیم سده پیش در ایران کتاب های درسی و غیر درسی جبر را با عنوان جبر و مقابله می نوشتند

یکی از کارهای پر ارزش خوارزمی قبل ار پیدایش نمادها و واژه های تازه پیدا کردن واژه و اصطلاح های مناسب در قلمرو جبر بود برای نمونه برای مجهول از واژه شیء استفاده می کرد و آن را درست به همان مفهومی که امروز از نماد X استفاده می کنیم به کار می برد . انتقال این واژه به اروپا و نوشتن آن به صورت X  در آغاز نماد x  و سپس سایر نماد ها را برای بیان مقدارهای مجهول به وجود آورد

از میان کتاب های خوارزمی تنها کتاب جبر او به همت زنده یاد حسین خدیو جم به فارسی بر گردانده شده است

کتاب جبر و مقابله خوارزمی دو بخش دارد که در بخش اول به حل مسئله هایی درباره شش نوع معادله صحبت میکند و راه حل ها همه جبری و گاه هندسی اند و در بخش دوم از کاربرد ها بحث میکند و نمونه هایی از مسئله هایی می آورد که بیشتر مربوط به تقسیم ارث و عمل به وصیت هاست

کتاب خوارزمی ابتدا در اروپا در قرن ششم – سده دوازدهم میلادی – توسط جراد کرمونایی ترجمه شد در همین سده ترجمه دیگری از رابرت چستری باز هم به زبان لاتین انجام گرفت و از قرن هشتم – قرن شانزدهم میلادی –  ابتدا توسط آدریان رومانوس و سپس دیگران کتاب را به زبان های مختلف اروپایی ترجمه کردند

 

 

 

.

دسته‌ها
ریاضیدان فیلسوف قرن چهارم هجری - 291 الی 388 شمسی موسیقیدان

زندگی نامه فارابی – معلم ثانی

محمد معروف به ابو نصر فارابی در وسیج فاراب واقع در ترکمنستان شوروی پیشین متولد شد . فاراب بعدها به اترار تغییر نام یافت .فارابی بیشتر عمر خویش را در بغداد گذرانید و در سال ۳۲۰ – ۳۳۰ هجری – به دعوت  سیف الدوله همدانی نزد وی رفت ، به شام ومصر هم صفر کرد و سر انجام در دمشق از دنیا رفت .

فارابی در تمام زندکی خویش کار دولتی نداشت و خیلی ساده و با لباسی صوفیانه زندگی میکرد. در فلسفه معتقد بود بین فلسفه افلاطون و ارسطو اختلافی نیست . در سیاست آرای اهل مدینه فاضله را نوشت و برای رهبر آن دوازده شرط گذاشت که این دوازده شرط چنین است

رهبر مدینه فاضله باید :

  1. خوش فهم
  2. خوش حافظه
  3. تیز هوش
  4. خوش بیان
  5. هوادار آموزش
  6. دشمن شهوت پرستی
  7. راستگو
  8. بزرگ طبع
  9. بی اعتماد به مال دنیا
  10. هوادار عدل و دشمن ظلم و ستم
  11. مقاوم در برابر زور
  12. با اراده و جسور

باشد

معروف است ابن سینا کتاب مابعد الطبیعه ارسطو را بارها خوانده بود و نتوانسته بود مضمون آن را درک کندو سر انجام با راهنمایی یک کتاب فروش به تفسیر فارابی در این باره دست یافت و به یاری آن توانست مفهوم های دشوار آن کتاب را دریابد

فارابی یکی از از بنیانگذاران دانش و فلسفه در شرق در زمینه ریاضیات هم کارهای زیادی انجام داده و شاخه های مختلف ریاضیات زمان خود را به جلو برده است. فارابی به طور جدی درباره موضوع های مهم مربوط به روش شناسی ریاضیات کار کرد و نمونه های عالی از کاربرد روش ها و نظریه های ریاضی را در حل مسئله های گوناگون دانش های طبیعی و صنعت ارائه کرد و سرانجام بررسی هایی هایی به کلی تازه در ریاضیات نظری انجام داد . میبینیم موفقیت های فارابی در ریاضیات  در هر سه زمینه استکه به طور دقیق به هم بستگی دارد: روش شناسی ، کاربرد علمی و جنبه های نظری

جالب ترین جنبه ها از نظر تاریخ نظری ریاضی ، بررسی های فارابی در مثلثات و هندسه است . فارابی در کتاب خود به نام شرح مجسطی یکی از نخستین کسانی است که تانژانت و کتانژانت را در دایره مثلثاتی وارد و قضیه سینوس ها و تانژانت ها را برای مثلث کروی قائم الزراویه ثابت کرد

فارابی در رساله ای که در زمینه هندسه نوشته است برای نخستین بار در تاریخ ریاضی به صورت منظم مسئله های مربوط به ساختمانهای هندسی را مطرح میکند که از میان انها به ویژه مسئله های مربوط به ساختمانهای هندسی که به یاری پرگار ثابت رسم میشود رسم سهمی ، رسم چند ضلعی های منظم و همچنین رسم روی کره را میتوان جال توجه دانست

فارابی در نوشته های خود به بنیانهای ریاضیات و به روش طرح مفهوم های اصلی و بنیانی ریاضیات اهمیت زیادی می دهد وی یکی از نخستین کسانی است که در تاریخ ریاضیات اثر معروف اقلیدس به نام اصول را بررسی انتقادی کرده است

فارابی در اثر مشهور خود  احصاء العلوم  دانش ها را بر حسب جنبه آموزشی انها تقسیم بندی میکند. وی شیوه اقلیدس را که بیش از اندازه به روش ترکیب اهمیت می دهد مورد بررسی انتقادی میدهد و برای رسیدن به نتیجه روش تجزیه را هم سفارش می کند:

پایه های هندسه و حساب با دو روش آموخته میشود . روش تجزیه و روش ترکیب ، ریاضیدانان باستانی در نوشته های خود این دو روش را توام می کردند ولی اقلیدس روش خود را تنها با روش ترکیبی نوشت

فارابی در کتاب عظیم خود به نام  موسیقی کبیر  توانست با موفقیت این دو روش را با هم همراه کند . این موضوع را میتوان از این جمله ها که در پیشگفتار کتاب خود آورده است به خوبی فهمید :

تا اینجا از تجزیه استفاده کردیم . برای آنکه هنر موسیقی را به خودی خود بیاموزیم ترکیب را هم به کار میبریم . تجزیه به این مناسبت برای ما لازم است که عنصر ها را در ردیفی که شناخته شده اند منظم کنیم .. یعنی به همان ردیفی که این عنصر ها برای ما شناخته شده اند . برعکس ترکیب این عنصر ها را به ردیفی که در واقع وجود دارند تنظیم میکند

فارابی طرح مفهوم های بنیانی هندسه و اصل های هندسی را در رساله ویژه ای به نام  بررسی دشواری های مقاله اول و مقاله پنجم اقلیدس در هندسه داده است. در اینجا او با اندیشه فلسفی عمیقی درباره سر چشمه مربوط به پیدایش مفهوم های بنیانی هندسه از راه انتزاع تدریجی و گام به گام انها از دنیای مادی ئ ئاقع گفتگو می کند. برای نمونه فارابی با اشاره به تعریف هایی که اقلیدس در مقاله اول اصول خود آورده است مسیر جدا شدن مفهوم های ریاضی را از واقعیت تجزیه و تحلیل میکند . فارابی دو حالت را بررسی میکند نخست این که چیزیرا که نزدیک به احساس مستقیم است مقدم بدانیم ، دوم اینکه چیزی را که نزدیکتر به عقل است در جای اول قرار دهیم

بررسی و مطالعه کتابهای  

  1. موسیقی کبیر
  2. رساله ساختمانهای هندسی
  3. شرح مجسطی
  4. و ….

از کتابهای فارابی از نظر روان شناسی علمی اهمیت بی اندازه دارد . کتاب بزرگ موسیقی کبیر نمونه بسیار ارزنده ای برای دانشمندان است که به یاری آن بفهمند چگونه میتوان مسئله های دشوار دانش های طبیعی را به یاری ریاضیات حل کرد

غعالیت های مربوط به روان شناسی آموزشی و روش شناسی علمی فارابی مثل بسیاری از کارهای دیگر دانشمندان ایرانی کم و بیش ناشناخته مانده است و نیاز به بررسی ویزه ای دارد

از نظر فلسفی ، فارابی همراه این سینا و ابو ریحان بیروی تلاش موفق در زمینه عقلانی کردن دین انجام دادند و تلاش کردن جنبه های ناسازگار با منطق را که در مذهب های مختلف وارد شده بود از آن پاک کند که البته با ورود برخی اندیشه های قشری که بعد ها در زیر نفوذ خلفا به مذاهب راه یافت خنثی شد . و دیگر فیلسوف با نفوذی پیدا نشد که بتواند از عهده جوابگویی به آن ها بر آید و یا شجاعت ان را نداشت که در برابر اندیشه هایی چون انچه که محمد غزالی آورده بود بایستد

فارابی در کتاب موسیقی خود ابتدا صوت شناسی را از نظر  فیزیکی مطرح می کند ، گونه های متنوع آواهای طبیعی و غیز طبیعی را شرح می دهد ، بعد به گونه های مختلف سازهایی که در زمان او معمول بوده است میپردازد و سر آخر موسیقی را از نظر غلمی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد . او به ظاهر نخستین نت نویسی را به صورت عدد می اورد و مجموعه ای از موسیقی ای که در زمان او موجود بو.ده یا از پیشینیان باقی مانده بود ضبط میکند

فارابی در واقع برای نخستین بار در جهان موسیقی علمی را مطرح کرده است و این افتخار برای ایرانیان است که نخستین کتاب موسیقی علمی جهان در ایران و به وسیله فارابی نوشته شده است

 

.