سپهری

آواز آفتاب

محراب

تهی بود و نسیمی. سیاهی بود و ستاره ای هستی…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

ای همه سیماها

در سرای ما زمزمه ای ، در کوچه ما آوازی…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

برتر از پرواز

دریچه باز قفس بر تازگی باغ ها سر انگیز است.…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

گردش سایه ها

انجیر کهن سر زندگی اش را می گسترد. زمین باران…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

راه وارد

دریا کنار از صدف های تهی پوشیده است. جویندگان مروارید…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

دروگران پگاه

پنجره را به پهنای جهان می گشایم: جاده تهی است.…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

شب هم آهنگی

لب ها می لرزند. شب می تپد.جنگل نفس می کشد.…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

میوه تاریک

باغ باران خورده می نوشید نور . لرزشی در سبزه…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

آوای گیاه

از شب ریشه سر چشمه گرفتم ، و به گرداب…

بیشتر بخوانید »
آواز آفتاب

پرچین راز

بیراهه ها رفتی، برده گام، رهگذر راهی از من تا…

بیشتر بخوانید »