شرق اندوه
نا

باد آمد، در بگشا، اندوه خدا آورد.
خانه بروب، افشان گل، پیک آمد، پیک آمد، مژده ز «نا» آورد.
آب آمد، آب آمد، از دشت خدایان نیز، گلهای سیا آورد.
ما خفته ، او آمد، خنده شیطان را بر لب ما آورد.
مرگ آمد.
حیرت ما را برد،
ترس شما آورد.
در خاکی ، صبح آمد، سیب طلا، از باغ طلا آورد.
.