جنگ بزرگ کی خسرو با افراسیاب

رزم کى‏خسرو با شاه مکران و کشته شدن شاه مکران

بیامد چو نزدیک مکران رسید

ز لشکر جهان دیده‏اى برگزید

بر شاه مکران فرستاد و گفت

که با شهریاران خرد باد جفت‏

خورش ساز راه سپاه مرا

بخوبى بیاراى گاه مرا

نگه کن که ما از کجا رفته‏ایم

نه مستیم و بى راه و نه خفته‏ایم‏

جهان روشن از تاج و بخت منست

سر مهتران زیر تخت منست‏

برند آنگهى دست چیز کسان

مگر من نباشم بهر کس رسان‏

علف چون نیابند جنگ آورند

جهان بر بد اندیش تنگ آورند

ور ایدونک گفتار من نشنوى

بخون فراوان کس اندر شوى‏

بیامد چو نزدیک مکران رسید

ز لشکر جهان دیده‏اى برگزید

بر شاه مکران فرستاد و گفت

که با شهریاران خرد باد جفت‏

خورش ساز راه سپاه مرا

بخوبى بیاراى گاه مرا

نگه کن که ما از کجا رفته‏ایم

نه مستیم و بى راه و نه خفته‏ایم‏

جهان روشن از تاج و بخت منست

سر مهتران زیر تخت منست‏

برند آنگهى دست چیز کسان

مگر من نباشم بهر کس رسان‏

علف چون نیابند جنگ آورند

جهان بر بد اندیش تنگ آورند

ور ایدونک گفتار من نشنوى

بخون فراوان کس اندر شوى‏

همه شهر مکران تو ویران کنى

چو بر کینه آهنگ شیران کنى‏

فرستاده آمد پیامش بداد

نبد بر دلش جاى پیغام و داد

سر بى‏خرد زان سخن خیره شد

بجوشید و مغزش ازان تیره شد

پراگنده لشکر همه گرد کرد

بیاراست بر دشت جاى نبرد

فرستاده را گفت برگرد و رو

بنزدیک آن بد گمان باز شو

بگویش که از گردش تیره روز

تو گشتى چنین شاد و گیتى فروز

ببینى چو آیى ز ما دستبرد

بدانى که مردان کدامند و گرد

فرستاده شاه چون باز گشت

همه شهر مکران پر آواز گشت‏

زمین کوه تا کوه لشکر گرفت

همه تیز و مکران سپه برگرفت‏

بیاورد پیلان جنگى دویست

تو گفتى که اندر زمین جاى نیست‏

از آواز اسبان و جوش سپاه

همى ماه بر چرخ گم کرد راه‏

تو گفتى برآمد زمین بآسمان

و گر گشت خورشید اندر نهان‏

طلایه بیامد بنزدیک شاه

که مکران سیه شد ز گرد سپاه‏

همه روى کشور درفشست و پیل

ببیند کنون شهریار از دو میل‏

بفرمود تا بر کشیدند صف

گرفتند گوپال و خنجر بکف‏

ز مکران طلایه بیامد بدشت

همه شب همى گرد لشکر بگشت‏

نگهبان لشکر از ایران تخوار

که بودى بنزدیک او رزم خوار

بیامد بر آویخت با او بهم

چو پیل سر افراز و شیر دژم‏

بزد تیغ و او را بدو نیم کرد

دل شاه مکران پر از بیم کرد

دو لشکر بران گونه صف بر کشید

که از گرد شد آسمان ناپدید

سپاه اندر آمد دو رویه چو کوه

رده بر کشیدند هر دو گروه‏

بقلب اندر آمد سپهدار طوس

جهان شد پر از ناله بوق و کوس‏

بپیش اندرون کاویانى درفش

پس پشت گردان زرّینه کفش‏

هوا پر ز پیکان شد و پرّ و تیر

جهان شد بکردار دریاى قیر

بقلب اندرون شاه مکران بخست

و ز آن خستگى جان او هم برست‏

یکى گفت شاها سرش را بریم

بدو گفت شاه اندرو ننگریم‏

سر شهریاران نبرّد ز تن

مگر نیز از تخمه اهرمن‏

برهنه نباید که گردد تنش

بران هم نشان خسته در جوشنش‏

یکى دخمه سازید مشک و گلاب

چنانچون بود شاه را جاى خواب‏

بپوشید رویش بدیباى چین

که مرگ بزرگان بود همچنین‏

و زان انجمن کشته شد ده هزار

سواران و گردان خنجرگزار

هزار و صد و چل گرفتار شد

سر زندگان پر ز تیمار شد

ببردند پیلان و آن خواسته

سرا پرده و گاه آراسته‏

بزرگان ایران توانگر شدند

بسى نیز با تخت و افسر شدند

ازان پس دلیران پرخاش جوى

بتاراج مکران نهادند روى‏

خروش زنان خاست از دشت و شهر

چشیدند زان رنج بسیار بهر

بدرهاى شهر آتش اندر زدند

همى آسمان بر زمین بر زدند

بخستند زیشان فراوان بتیر

زن و کودک خرد کردند اسیر

چو کم شد ازان انجمن خشم شاه

بفرمود تا باز گردد سپاه‏

بفرمود تا اشکش تیز هوش

بیارامد از غارت و جنگ و جوش‏

کسى را نماند که زشتى کند

و گر با نژندى درشتى کند

ازان شهر هر کس که بد پارسا

بپوزش بیامد بر پادشا

که ما بى‏گناهیم و بیچاره‏ایم

همیشه برنج ستمکاره‏ایم‏

گر ایدونک بیند سر بى‏گناه

ببخشد سزاوار باشد ز شاه‏

از یشان چو بشنید فرخنده شاه

بفرمود تا بانگ زد بر سپاه‏

خروشى برآمد ز پرده سراى

که اى پهلوانان فرخنده راى‏

ازین پس گر آید ز جایى خروش

ز بیدادى و غارت و جنگ و جوش‏

ستمکارگان را کنم بدو نیم

کسى کو ندارد ز دادار بیم‏

جهاندار سالى بمکران بماند

ز هر جاى کشتى گران‏را بخواند

چو آمد بهار و زمین گشت سبز

همه کوه پر لاله و دشت سبز

چراگاه اسبان و جاى شکار

بیاراست باغ از گل و میوه دار

باشکش بفرمود تا با سپاه

بمکران بباشد یکى چند گاه‏

نجوید جز از خوبى و راستى

نیارد بکار اندرون کاستى‏

و زان شهر راه بیابان گرفت

همه رنجها بر دل آسان گرفت‏

چنان شد بفرمان یزدان پاک

که اندر بیابان ندیدند خاک‏

هوا پر ز ابر و زمین پر ز خوید

جهانى پر از لاله و شنبلید

خورشهاى مردم ببردند پیش

بگردون بزیر اندرون گاومیش‏

بدشت اندرون سبزه و جاى خواب

هوا پر ز ابر و زمین پر ز آب‏

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن